سخنان «مرموز» در تحت نام «عریان»!

۲۰۲۲/۰۳/۲۸

سخنان «مرموز» در تحت نام «عریان»!

تصویری را که می بینید، بنابر اظهار گرداننده، سه دهه است، که خودش را صاحب این یک “رسانۀ خبری تلویزونی” در امریکا می داند. شخص او به معرفی نیازمند نیست. با وجود آنکه  ممکن خودش را “ژورنالیست” بداند، اما در عمل، قریب هیچ زمانی اخبار “نیوترال” و بدون تمایلات و وابستگی های خاص “گروپی” و “آیدیالوژیکی” و بخصوص کینه علیه بیگانه، پخش ننموده است. در طول تمام زمان، مقدمه هائی را نشر می کند، که محصول ترشحات ذهنی خودش و توأم با پیشداوری ها نیز بوده و است. گوینده که باید با نقش اصلی “ژورنالیست” آگاهی کامل داشته باشد، اما از اینکه شخص خودش، در قید افکار “آیدیالوژیکی” است، بندرت اخبار و اطلاعات بدون تمایلات جانبداری های سیاسی و گروپی، منتشر ساخته است. خودش که خواهان حاکمیت سیاسی در تحت شعار”دین” است، بطور محسوس و مشخص پیرو افکار سیاسی، “بنیادگرای اسلامی (سنی)” است. قرار اطلاعات خودش هم چنان، محسوس است، که افراد معین پول در اختیار او قرار می دهند، تا ساعات معین را از دستگاه های تخنیکی امریکا برای نشر، کرایه کند. طبیعی است، که برای همان اشخاص تمویل کننده، فرصت بیشتر صحبت می دهد، تا برای ترشحات ذهنی هم چنان جهت خالی ساختن غصه ها و خصومت های شخصی، علیه دیگر اندیشان، استفاده کنند. ادعا روشن ساختن اذهان عامه است. موازی با تغییر جبهات جنگی، سمتگیری تبلیغاتی این رسانه هم تغییر می کرده است. در مقایسه با دیگر رسانه های رقیب خود، تا حدی “مؤفق” بنظر می رسد. سالیان طولانی در تحت شعارهای “ضد کمونیستی” از “کلیفورنیای” امریکا، مصروف تقویت مواضع “بنیادگرائی” اسلامی نیز بوده است، ترجیح داده است، تا با استفاده از امکانات “دیموکراسی بزرگ” و امکانات پیشرفتۀ علمی تخنیکی، با “نقاب اسلامی” به تبلیغات ادامه دهد. انسانهای وطن ما با نطاقی و تبلیغات این شخص خوب آشنا اند. انگیزۀ اینکه  چرا این نویسنده به این تذکرات کوتاه متوسل شده است، به موقف “آیدیالوژیکی” و یا “عقاید” شخصی اوغرض ندارد.

در عین حال هدف باز نمودن دریچه بحث های جدالی نیست. هیچ شناخت شخصی ازین شخص وجود ندارد، بلکه به عنوان یک رسانه گاه گاه انسان با آن، گوش می دهد. حق آزاد اونهاست که چه می گونید و چه وقت هم اظهار می دارند. اینکه آیا این شیوۀ پیشبرد برنامه های چنین رسانه ها،  و منجمله این رسانه که همواره در تحت نام “سخن عریان” یا “سپینی خبری”  به پیش می برد و بعد به تلیفون های افراد مختلف گوش می دهد، بر آگاهی سالم و مثبت مردم ما، خواهد افزود، نمی توان چیزی گفت. بررسی چنین فعالیت ها خیلی پیچیده است. نویسنده شنوندۀ منظم این چنین برنامه ها نیست، اما تا حدی از اهداف انها درین کار می تواند تصویر لازم حاصل کند. بر حسب تصادف، به شروع پخش اخبار، درین روز، گوش داده شد که می گفت: “جو بایدن” رئیس جمهور امریکا، به “حجم سه میلیارد دالر” برای کمک به زنان افغان، زنان ایرانی …” و غیره اختصاص داده است، بعد از آن به پخش معلومات در بارۀ “وضعیت زنان” در امریکا سخن می گوید و مدعی می شود که  گویا حقوق مساوی زنان با مردان در امریکا هم وجود ندارد. “زن ها” در امریکا “لت و کوب” می شوند…. به ادامه مثالهائی را هم از زندگی شخصی، برخی از فامیل ها که خودش را مطلع وانمود ساخته است، بیان داشته است. نمونه هائی را از منازعات فامیلی و شخصی در ساحۀ “حقوق مدنی” نیز نام می برد. در ضمن از بچه دار شدن “زنان جوان” و غیره و غیره نیز حکایت می کند. این نویسنده با جانبداری او، از موقف کنونی “تسخیر کنندگان” افغانستان به نام طالبان، هم سروکار ندارد، اما آنچه آذار دهنده هم بوده می تواند اینست که اگر “زندگی شخصی” در جوامع مختلف که کلتور و عنعنات مختلف می داشته باشد، با بدبینی ها مقایسه شود. وقتی فرق میان مناسبات شخصی عوام و موقف قانونی دولت در برابر وقایع روز که دولت، طبق قانون مکلف به حفظ حقوق و حفاظت جان و امنیت اتباع  دولت می باشد، در نظر گرفته نشود، و در تبلیغ  بشکل مرموز، ضدیت با طرز زندگی یک جامعه و کلتور کاملاً متفاوت نشان داده شود، چنین حرکات به ضرر انسانها، تمام می گردد. حال او هم ممکن، با این برخورد تلاش ورزد و چنین افاده نماید که چون در یک کشور تخلف صورت می گیرد،  پس این چنین و یا تخلفات ممکن دیگر هم، در کشور دیگر نیز قابل تبرئه باشد. در افغانستان یک “ادارۀ غیر مشروع” که مدعی داشتن تسلط بر قلمرو افغانستان می باشد و می خواهد نقش دولت را بازی کند، “زنان” را از کار و آزاد گشتن، و “دختران” مکتبی را، پس از صنف ششم مکتب، با صدور فرمان از “آموزش” محروم می سازد، نوع لباس پوشی را جبری و مردان را با نموی ریش و غیره توهین و حتی در معرض خطر مرگ قرار می دهند، با وجود آنکه “خطاب” خود با این اقدام خودش را مخالف جا می زند، اما باز هم از “تسلط آنها” بر کشور و سیاست آنها، وسیعاً حمایت می کند. اینگونه موقف را همین رسانه و هم “اصول سیاست دینی”، برایش فراهم می سازد. بدون شک با ارائۀ مثالها، از زندگی شخصی زنان و مردان در امریکا، که طور صریح با کلتور اسلامی و عنعنات جوامع اسلامی و هم چنان با رسوم و عنعنات افغانستان، تفاوت دارد، تأکیدات و پخش اطلاعات این رسانه، فاقد کدام هدف ضد “بیگانه” هم، نخواهد بود. ممکن با ذکر چنین مثالها، اقلاً تلاش ورزد، تا سنگینی صدمات بر آیندۀ زندگی زنان کشور افغانستان را نا چیز جلوه دهد. در عین حال این مثالهای “شخصی” را در جامعۀ امریکا، به عنوان نقیصه در کار سیستم دولتی، در آنکشور تعبیر کند. این نوع برخورد مشابه را، در زمان “حاکمیت”، “حامد کرزی”، دست نشاندۀ امریکا، می توان به یاد آورد، که وقتی شکایات مردم بطور نمونه از وضعیت نا امنی و وقوع جرایم جنائی حرف زده می شد و از او پرسش بعمل می آمد، فوراً مدعی می شد، که چنین وقایع در “نیویارک” هم چنان، رخ می دهد. اینها همه در واقعیت امر، از تسلط و موجودیت “دولت حقوق” در آنکشورچشم پوشی می کنند، و نمی گویند که اگر در آن کشورها، اعمال جرمی انجام می یابد، مسؤولینی هم در دولت های آنها وجود دارند که آن مجرمین را تشخیص و به پنجۀ قانون می سپارند. چیزی که ممکن اینها یا از آن، بی خبر اند و یا عمداً می خواهند مردم ما را در بی خبری نگهدارند. به همگان معلوم است که از زمان پیروزی انقلاب در کشور بزرگ امریکا و دست یافتن آن به آزادی، نقش آنرا هم در سطح بین المللی ارتقا بخشیده است، و آنرا به قدرت بزرگ بی رقیب مبدل ساخته است. درین کشور دفاع از “حقوق بشر” و از بین بردن تفاوت ها در حقوق زن و مرد، با مبارزه دیرینه سابقه داشته و این مشی جریان دارد. نویسنده حامی آن سیستم نیست، اما از نظرات سالم دولتمداران در آنکشور و دست آوردهای بزرگی که در نتیجۀ بیداری و مبارزات دیرینۀ زنان آنکشور حاصل شده است، چشم پوشی نمی تواند. این هم روشن است که “رسانه های دیگر” و بخصوص “افغانستان انترنیشنل” هم چنان با موقف مخالف، با نشرات “سخن عریان” در ضدیت با “تسخیر کنندگان” در نقش “خبر رسانی” سالم، عمل نمی کنند، به همان شیوه اهداف “آیدیالوژیکی” و “سیاسی – گروپی” خود آنها را طوری به پیش می برند که “حریفان” آنها را تحریم می کنند و فقط خود آنها را حق به جانب و برتر می دانند. سیاست و اهداف گروپی آنها را به پیش می برند که فرصت کافی برای بررسی همه جانبه در اختیار نیست.

پایان

برای ارتباط، احترامانه از شما دعوت میشود به آدرس های ذیل با ما در تماس شوید

nasharat@ariana-afghanistan.com و یا info@ariana-afghanistan.com

به استناد مادۀ ۲۰میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، تبلیغ برای جنگ و ترغیب و دعوت به نفرت نژادی، مذهبی، زبانی و هرنوع دیگر آن، که منجر به خشونت و زور گردد، از نشرات ممنوعه محسوب گردیده ، اقبال نشر نخواهد یافت