هشت مارچ، روز همبستگی بین المللی زنان، گرامی باد!

شمار خوانندگان این مطلب تا کنون: 0

۲۰۲۲/۰۳/۰۸

هشت مارچ، روز همبستگی بین المللی زنان، گرامی باد!

روز هشت مارچ، با نام یک زن افسانوی و مبارز فراموش ناشدنی، «کلار ستکین» یک سوسیال دیموکرات و کمونیست گداخته شده، جوش خورده است. هیچ تجلیل و بزگداشت، نمی تواند، بدون یاد بود نام او که در امر تساوی حقوق زن با مرد و برابری جنسی از خود به جا گذاشته است، چنان مجلل که مناسب حال این روز باشد، برگزار گردد. این زن نامدار، روز بین المللی زن را در سال ۱۹۱۰م مطرح ساخته است. برای او طوری که در سطر فوقانی تصویر او (سمت چپ) می بینم: « در آنجا باید مبارزه کرد، جائی که زندگی است.» این روز را بعد از مقدمات مبارزات زنان جهان “مُدرن”، “صنعتی” به خاطر آزادی و برای ترد و دفع تفاوت های تبعیضگرانه در مناسبات اجتماعی سیاسی، بعنوان روز همبستگی زنان انتخاب نموده اند.

در بارۀ “کلارا” گفته شده است که، وقتی تجلیل ازین روز مطرح بوده است، جواب داده است: “من می آیم، مرده و یا زنده“. “کلارا” بیشتر از “گل”، “شوکولاد” و یا عضویت زنان در هیأت رهبری سازمانها” می خواسته است. (تصویر سمت راست، که در پایان امضاء دارد، از سال ۱۹۱۰م یاد شده است. «کلارا ستکین را در سالهای ۱۹۲۰م، در زمانی که به حیث وکیل در «رایشتاگ»، بوده است، می بینید.)  در راهی که انتخاب نموده بود، با موانع زیاد، ابهام، شک خودی، دودلی خودی و مقاومت های مخالفین روبرو می شده است. مبتکر اصلی این روز ، همین  زن مبارز آلمانی بنام « “کلارا یوسفینه ستکین(Josephine Zetkin (Clara، متولد “آیسنر”(Eißner) :  ۵ جولای ۱۸۵۷م در “ویده راو” (Wiederau) در نزدیکی “لایپزیگ” و وفات ۲۰ جون ۱۹۳۳م در «ارخنگیلسکوی» (Archangelskoje) در نزدیک مسکو)، خوانده اند.‌‌ او یک سیاستمدار فعال در مبارزه برای صلح و مدافع حقوق زن بوده است. او تا سال ۱۹۱۷م در حزب سوسیال دیموکرات آلمان فعالیت می نموده و در گروپ «شپارتاکوس» عضویت داشته است که در «انقلاب» نومبر ۱۹۱۸م، به «اتحاد شپارتاکوس» تغییر نام دیده است. از آنجائی که این نویسنده در حال حاضر نه این «تسخیر کننده گان» افراطی و نه هم تمام زباله های «بنیادگرائی اسلامی» آنها را با ادعای «جهادی» و «جهادگری آنها»، طرف مباحثه می بیند، بناءً هیچ یکی از آنها را شایستهٔ استدلال  و تبادل نظر نمی داند. به همین دلیل از مباحث جدالی با آنها امتناع می ورزد. این نویسنده نه به ادعای آنها در تحت مهر تقسیم جهان به «شرق و غرب» و نه هم با مهر جدائی جهان بر حسب «دین» می بیند، فقط در بارهٔ یک انسان منفرد، به آنچه گوش می دهد که حرف می زند و یا می نویسد. پس این جامعۀ  انسانی چه پدیده است؟ این “افراد” عضو آن، چه استند، چه می خواهند، چه می توانند و در مرودات با همدیگر در نظم اجتماعی دارای چه کردار و عمل اند. صدها سؤال دیگر می تواند طرح شود. در روابطه با “مشروطیت انسان“، “هنا آرینت” در اثر معروف خود تحت عنوان “ویتا اکتیوا” (Vita activa) یا ” از زندگی عملی” (vom tätigen Leben)، این سه عمل اساسی انسان را با هم یکجا ذکر کرده است: “کار، تولید و معامله“. این فیلسوف و تیئوریسن برجستۀ قرن بیست، این سه کلمه را اعمال اساسی  دانسته است، زیرا تحت آن شرایط زندگی جنس انسان، بر روی زمین داده شده است. نقطۀ برجستۀ دیگری که “هنا آرینت” توجه خاصی را به آن مبذول داشته است، اینست که از دید او هدف “این انسان” نه، بلکه هدف او این “انسانهاست“. به عبارت دیگر، انسانها، در جمع هدف اوست. او این جمع انسانها را در برابر یکدیگر مسؤول می داند، زیرا تا به حال این یک زمین برای همه برای زندگی کردن وجود دارد. «معامله نیازمند به جمع است، که گرچه در آن عین چیز است، یعنی انسانها، لیکن با نحوه و شکل عجیب، که هیچ یکی از انسانها، هیچگاهی با دیگری مساوی نیست، که یک زمان زندگی کرده یا زندگی می کند و یا زندگی خواهد کرد.»

در جهان بسرعت تغییرات رخ می دهد، که بر شرایط زندگی هر یک ما درین زمین اثرات خود را نشان می دهد. انسانهائی که در بیش از ۱۴۰۰۱ سال قبل، بطور نمونه به دین «اسلام» رو آورده اند، شرایط زندگی، ما حول و وسایل زندگی خاص خود را داشته اند. کی بطور کامل می داند که کی از کی چه تفاوت داشته است، آیا مثل آنها هم حال وجود خواهد داشت که همان زبان قدیمی را که بطور مشهود تغییر کرده است، درست و کامل بفهمد. حال نه «دیموکراسی» یک «شکل» و محتوا دارد و نه هم پدیده ایست، که در ملکیت کدام کس و یا در انحصار کدام کشور و قاره باشد. این نویسنده به همین ترتیب به «سیکولاریزم» هم چنان به مفهوم ضد کدام «دین» نمی نگرد و درک می کند که فرق صریح میان «آیدیلوژی ها» و «عقاید دینی» نیز وجود دارد، که بحث مفصل درینجا نمی گنجد. همین شخصیت ها چون «کلارا» و «روزا» در صف زنان بوده اند که در غرب کرهٔ خاکی در قرن ۱۸ و ۱۹ آنچه را تهدابگذاری کرده اند، که ما از آن بهره می بریم. ما وظیفه داریم تا از این چنین ارزش ها حفاظت نموده، در صورت امکان رشد و انکشاف دهیم و به نسل های بعدی بسپاریم.

 در تحت نام “روز بین المللی زن” برای نخستین بار، به تأریخ ۱۹ مارچ ۱۹۱۱م، سه سال قبل از بروز “جنگ اول جهانی” برگزار گردیده است، که در آن روز ” میلیون ها زن در کشور های چون “دنمارک”، “آلمان”، “اتریش”، “سویس” و “ایالات متحدۀ امریکا” اشتراک ورزیده اند.

(این عکس “کلارا ستکین” را که در پشتی یک کتاب تحت عنوان :«”کلارا ستکین”: “آنجا باید مبارزه کرد، که زندگی است.” یافتم، و درین متن علاوه شده است. البته عکس تأریخی مشترک او با “روزا لوکزمبورگ» که در مقالات قبلی هم مشاهده می توانید، نمایانگر قسمتی از شیوۀ لباس پوشی، آن زنان مبارز را در جامعۀ غرب، در آنوقت گواهی می دهد.

در گزارش یاد شده می خوانیم: « در حقیقت “کلارا ستکین” به حق انتخاب زنان، بکلی علاقمند نبوده است، از دید اوحق رأی بدون آزادی اقتصادی، چیزی بیشتر و کمتر از آن گونه تبادله نیسست، که هیچ “کورس” ((Kurs ندارد.

این اظهار را زن جوان در سال ۱۸۸۹م در نخستین بیانیهٔ بزرگ علنی خود، بیان داشته است…همسر او “اوسیپ ستکین” یک زمانی کمی قبل، در اثر یک مریضی سخت وفات یافته است، یک پناهندۀ سیاسی، که با او در تبعیدگاه پاریس زندگی می کرده است. در حالت مریضی شوهر، از او پرستاری می نموده است، در عین حال از اطفال مشترک آنها نیز غمخوری می کرده است. برای کرایهٔ خانهٔ خیلی کوچک، کالا شوئی می کرده است و در عین حال برای مطبوعات سوسیال دیموکراسی آلمان، می نوشته است. ممکن خاصیت او چنین بوده باشد که با غم و اندوه چگونه برخورد کند. بازهم فوراً در سازمان کنگرهٔ بین المللی سوسیالیست با ۴۰۰ نماینده می افتد و در آنجا بیانیه ایراد می کند.».

“لو سوکر” (( Lou Zucker به ادامه به تأریخ ۸ مارچ ۲۰۲۱م  می نویسد، که در جمهوری دیموکراتیک آلمان قریب در هر شهر آن یک سرک به نام او یاد شده است، و در غرب کم انسانها، با نام او آشنا اند. قبل از یکصد سال یک شخصیت نامدار جنبش زنان در حزب سوسیال دیموکرات و بعداً در حزب کمونیست آلمان بوده است. طوری که قبلاً هم ذکر شده است، ۸ مارچ روز جهانی زن، با نام او وصل است. در سال «۱۹۳۲م، “رایشتاگ” را با یک بیانیۀ ضد فاشیستی افتتاح کرد، و در جنبش زنان دائماً در دفاع از کارگران زن حاضر بوده است. در رابطه با سؤالی که: “انتخابات در سرمایداری چه تغییری را وارد می سازد؟ و چرا “کلارا ستکین” یک زمان در پاریس، حق “انتخاب برای زنان را یک موضوع ضمنی” دانسته است و چنین افاده نموده است:« در سرمایداری کارگران زن و مرد را با حق رأی و یا بدون حق رأی همیشه تحت ستم و استثمار قرار می دهند. بدین سبب باید تمام انرژی خود را بر آن متمرکز ساخت، تا این سیستم، کاملاً برطرف گردد، نه اینکه فقط جزئیات در آن تغییر داده شود…» لیکن بیست سال بعد از آن، “کلارا ستکین” برای قانون حق رأی زنان، با مردهای حزب سوسیال دیموکرات و هم چنان زنان حقوقدان بورژوازی به مقابله پرداخته و در سال ۱۹۱۰م این روز بین المللی زن را طرح نمود و زنده ساخت، تا برای حق رأی عمومی زنان مبارزه شود.  

در حال حاضر، اینک قریب ۱۹ ماه سپری شده است که زنان و دختران نوجوان وطن ما، افغانستان نه تنها از حق رأی محروم اند، بلکه حتی “حق زندگی آزاد”، که در جهان امروز بدون آموزش لازم، داشتن کار و شغل، نا ممکن بنظر می رسد، محروم ساخته شده اند. تأئید این موضوع از زبان سر منشی سازمان ملل متحد صورت گرفته است. در یک خبری که «تلوزیون طلوع» بدست نشر سپرده است، ضمن آنکه از “سه سالگی”، توافق “نامنهاد دوحه” که گویا بین “گروپ جنگی” به نام “طالب” و “هیأت دولتی قدرت بزرگ” که به “اشغال افغانستان” بعد از “حوادث ۱۱ سپتمبر” متهم بوده است، به امضاء رسیده است، گزارش می دهد. در طول این زمان شاهد آن بوده ایم، که هر دو جانب یکدیگر را به تخلف از مواد “توافق خود آنها”، متهم می سازند و از یکدیگر، جواب، رد می شنوند. آنچه جلب توجه می نماید، درست در آستانۀ “تجلیل” از ۸ مارچ روز بین المللی «زن»، از یک «هیأت اروپائی»، اطلاع  می دهند که از مسؤولین «تسخیر کنندگان» خواسته اند، که دروازه های مکاتب و پوهنتون ها را، بر روی دختران و زنان جوان افغانستان باز کنند، اما با تعجب که سخنگوی «تسخیر کنندگان»، به هدایت رهبران این «جنگی ها» چنین موضوع را یک موضوع «داخلی» می نامد و حل آنرا مربوط «مردم افغانستان» می داند. وقتی در برابر این جنایت نا بخشودنی، سازمان ملل متحد از طریق «سرمنشی» آن سازمان اعتراض می کند، رهبران و «سر پرستان قریب دو سال است که، با کمال سبکسری، مدعی می شوند که گویا این “همیشگی” نیست.» اگر یک روز هم باشد، چرا؟ بنابر کدام حق؟ اگر کشور را بهر شکلی که بوده است، تسخیر کردید، چور می توانید، قتل می توانید، زیرا با اسلحه تهدید می کنید. اما محروم از زندگی آیندهٔ انسانها که دیگر باز فرصت نمی داشته باشند، که خالیگاه را پٌر کنند، کی برای شما حق داده است؟ آیا شما این انسانها را خلق کرده اید؟ جالبتر اینست که همین «تسخیر کنندگان مسلح» و رهبران «موهوم آنها» جای مردم افغانستان را گرفته اند. زنان و مردان دیموکرات و ترقیخواه آزادی دوست جهان، در جوامع مختلف، که دارای کلتور و فرهنگ متفاوت می باشند، درین روز، موضوع تساوی حقوق بین زنان و مردان و هم چنان برابری جنسی زن و مرد را می طلبند. آنها در مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، این خواست را که، قریب ۱۱۲ سال قبل  در همان آغازمطرح گردیده است، به عنوان خواست همیشگی می شناسند و از آن دفاع می کنند. در جهان بر موضوعات حفظ «کرامت» مساوی انسانها و دفاع از حقوق ابتدائی انسان، همبستگی بین المللی وجود دارد. تطبیق اصل “مزد مساوی در برابر کار مساوی”، فراهم ساختن شرایط کار انسانی و شرایط تعلیم و آموزش برای همه، در چهارچوکات قانون، نه بر روی کاغذ، بلکه در عمل بدون غل و غش می طلبیدند و حال هم می طلبند. با تجلیل هر مرتبه در هر سال ازین روز اهداف مهم سیاسی اجتماعی را در سر خط خواسته های مبرم و بر حق آنها شامل می داشته و می دارند، که به عنوان جز مهم و اساسی در برقراری همآهنگی و ثبات در جوامع انسانی، شمرده می شود. از جانب دیگر در مراعات از رسوم و عنعنات نیک، معقول خواهد بود، تا از جهات تأریخی، به گذشتۀ مناسبات و خواسته های روز های اول نیز نظر انداخته، این عنعنۀ بر حق باید بدون تزلزل ادامه یابد.

پایان

….

برای ارتباط، احترامانه از شما دعوت میشود به آدرس های ذیل با ما در تماس شوید

nasharat@ariana-afghanistan.com و یا info@ariana-afghanistan.com

به استناد مادۀ ۲۰میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، تبلیغ برای جنگ و ترغیب و دعوت به نفرت نژادی، مذهبی، زبانی و هرنوع دیگر آن، که منجر به خشونت و زور گردد، از نشرات ممنوعه محسوب گردیده ، اقبال نشر نخواهد یافت