تاجکستان و روابط آن با افغانستان ازدیدگاه اقتصاد

۲۰۲۱/۱۰/۰۷

پوهاند محمد بشیر دودیال

تاجکستان و روابط آن با افغانستان ازدیدگاه اقتصاد

تاجکستان همسایه شمال افغانستان است که حدود یک ونیم هزار کیلو متر باهم سرحد دارند. مساحت آن ۱۴۳٬۱۰۰ کیلومتر مربع ، یعنی از ین لحاظ کشور ۹۵ ام در جهان است و نفوس آن ۸٬۱۹۰٬۰۰۰ تن ( ۹۸ ام در جهان) است .تکاثف نفوس در هر کیلو متر مربع ۵۷ تن وطرز حکومت آن جمهوری و دین آن اسلام است. این کشور کوهستانی دربین سلسله کوههای تیان‏شان و پامیر قرار دارد. ساحات کم‏ ارتفاع دره فرغانه است، متباقی حصص اکثراً مرتفع اند. جمهوري تاجيكستان محصور در خشكه در ۳۹ درجه شمالي و ۷۱ درجه شرقي، در آسياي مركزي و غرب چين واقع شده است. حداكثر طول اين كشور از شرق تا غرب ۷۰۰ كيلومتر و از شمال تا جنوب ۳۵۰ كيلومتر است. طول سرحدات شکسته  شکسته ی تاجكستان ۳۶۵۱ كيلومتر است كه ۴۱۴ كيلومتر در شرق با چين، ۱۲۰۴ كيلومتر در جنوب با افغانستان، ۸۷۰ كيلومتر در شمال با قرغيزستان و ۱۱۶۱ كيلومتر در غرب با ازبكستان سرحدات مشترك است.

ازلحاظ تاریخی سُغد باستان که سرزمین کنونی تاجیکستان را دربر می‌گیرد، در زمان داریوش اول  به جزئ از  امپراطوری هخامنشی تبدیل شد. پس از حمله ی سکندر مقدونی، تاجیکستان به ترتیب جزئی از پادشاهی‌های   سلوکی ، دولت یونانی باختر ، تخارستان ، کوشانیان ، ساسانیان و خیونان بود. در قرن دهم میلادی،  اولین حکومت سامانیان در این منطقه تشکیل شد. پس از سقوط سامانیان، با اتحاد باغزنویان  و قراخانیان  به ترتیب جزئی از حکومتهای قراخانیان،  خوارزمشاهیان ایلخانان مغول  وتیموریان شد. پس از سقوط تیموریان تا قرن نوزدهم میلادی حکومت‌های مختلف ازبک کنترل این سرزمین را در دست داشتند، البته نادر افشار پادشاه ایران برای دورهٔ کوتاهی آن را به تصرف خود درآورد. در قرن نوزدهم شمال تاجکستان خجند جزئی از  خانات خوقند  و جنوب آن جزئی از خانات بخارا بود. خانات بخارا در سال  ۱۸۶۶ میلادی، وخانات خوقند  در سال  ۱۸۶۸ میلادی، زیر سلطهٔ روسیه تزاری درآمدند. پس از  انقلاب اکتبر ، تاجیکستان ابتدا بخشی از جمهوری ازبکستان در اتحاد جماهیر شوروی بود تا اینکه در سال ۱۹۲۸جمهوری سوسیالستی تاجکستان به عنوان جزئی ازجمهوری مستقل  اتحاد جماهیر شوروی  تشکیل شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال  ۱۹۹۱، تاجکستان نیز از چوکات اتحاد سایر جمهوری ها مجزا شد، ولی در سال  ۱۹۹۱ م. جنگ داخلی  وګروههای مختلف سیاسی پدیدار شدند، که در نتیجه بین دولت و اسلامگرایان افراطی به رهبری عبدالله نوری جنگ داخلی درگرفت. در این جنگ، حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن کشته و حدود ۱٫۲ میلیون نفر بی‌خانمان شدند. در ۲۷ ژوئن ۱۹۹۷ میلادی با وساطت سازمان ملل متحد، پیمان صلح به امضای دو طرف رسید.

بیش از . 90% مردم تاجكستان پيرو دين مبين اسلام سنی  و کمتر از 1% شیعه  هستند وچهار فیصد به مسیحیت، یهودیت، زردتشتی، بودایی و بهائیت معتقد اند. اكثريت 85% مسلمانان سني حنفي و پيرو ابوحنيفه بوده و 5% شيعه اسماعيلي هستند . همچان اسلام دين90% نفوس ولایت خودمختار بدخشان تاجکی را تشكيل داده که از آغاخان پيروي مي‌كنند و 1% نيز شيعيان اثنا عشري هستند. آغا خان دایم کوشیده تا در بدخشان افغانی نیز نفوذ داشته باشد. تعدادي مسلمانان شافعي نيز در تاجيكستان زندگي مي‌كنند. عده ی کمی  مسيحي (ارتدكس)، يهودي، زرتشتي و بهايي نيز وجود دارد.دين مبين اسلام به عنوان دين بزرگ كه در قرن هفتم ميلادي با فتح آسياي مركزي توسط سپاه اسلام در منطقه گسترش يافت، مطرح شده است. از آن زمان، دين اسلام به عنوان بخشي از فرهنگ تاجك‌ها درآمد  در زمان اتحاد جماهیرشوروي اداره روحاني كه مركزش در تاشكند و رياست آن با مفتي آن زمان بود ، ولی زبان رسمي آن ازبكي بود در آسياي مركزي وظيفه انجام امور مذهبي را بر عهده داشت. دين آنها قبل از اسلام زرتشتي و همچنين بودايي و مسيحي بود، اما بعد از ظهور اسلام مسلمان شدند كه اكثريت آنها به مذهب سني حنفي مربوط است. تاجکستان از لحاظ ادیان با افغانستان مشابهت زیاد دارد.مسلمانان تاجکستان مانند افغانها معتقد وپابند مستحکم به دین اسلام اند براي اكثريت تاجك‌ها، اسلام حنفی بسيار مهم‌تر است. در تاجكستان طریقه تصوف نقشبنديه پايگاه شناخته شده دارد و همچنان تصوف هندویزم نیز موجود است ، چنانچه يك پير صوفي پيرواني از هند تا مالزيا دارد. در اعصار گذشته از پیران مهم اسلام درین جغرافیا یکی پیر بایزیدروشان بوده است که از افغانستان تا ساحات آسیای مرکزی مریدان مخلص داشت.

مردم تاجک از لحاظ نژاد؛ آریایی اند که از زندگي زرتشتيان هم كه به نسل آريايي منسوب مي‌گردند شواهد بسياري در سرزمين آسیای میانه كشف شده است. فارسهای امروزی  نيز انشعاب آريائيهاي تاجيك هستند كه از آريانا (از راه بلخ) به طرف غرب مهاجرت كردند.

افغانستان از مدت مدیدی باتاجکستان دوست بوده و  رهبران هردو کشور به  کشور های همدیگر مسافرتهای دوستانه نموده اند، خصوصاً از سالیان متمادی (ازمحمدظاهر شاه تا داکتر اشرف غنی)هنرمندان تاجکی در جشنهای استقلال افغانستان بحیث مهمان می آمدند و هنرنمایی میکردند. آهنگ ( یاره پیزوان دی په کندو ختلی لمر دی – چا ویل چی مازیگردی) در آرشیف رادیو افغانستان یادگار همان سالها است. اکنون نیز با وجود وقوع حادثه ی کوچک طی یک ماه گذشته؛ دولت طالبان میخواهند همسایگی نیک و روابط حسنه با این کشور اسلامی داشته باشند. هردو کشوربا مشابهتا و مشترکات دینی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی، روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی موجود خود را حفظ و نسبت به تحکیم آن بعد ازین نیز اقدام خواهند کرد. دو کشور از نظر اقتصادی وابستگی های زیادی به همدیگر دارند. ازینکه بیشتر هدف این مقاله جنبه ی اقتصاد است، بناً ازمسایل کلتوری و سیاسی صرف نظر میکنیم، زیادتر اقتصاد را درنظر میگیرم:

تاجکستان مقداری از برق تولیدی خود را به افغانستان صادر می کند و افغانستان نیز به عنوان خریدار اصلی برق تاجکستان مطرح است پروژه کاساهزار یکی از پروژهای بزرگ منطقه است و افغانستان علاقمند چنین پروژه ها است.

در مورد تجارت نیز علایق مشترک وجود دارد، مثلاً سالها قبل بالای دریای سرحدی آمو فقط یک پل ساخته شده بود، اما در بیست سال گذشته بالای این دریا پنج پل موتر رو ساخته شده است که در رشد مبادلات اقتصادی دو کشور تاثیر زیادی دارد و امید مناسبات تجارتی هنوز هم بهتر شود،  هردو کشور اسلامی به این مناسبات ضرورت دارند.

شناخت کلمه یااصطلاح تاجک:  این کلمه با تلفظهای گوناگون مانند؛ تاجیک، تازیک، تاژیک، تژیک، تاجک، اوگانه، پارسیوان، تاجیکی، تات، تجگی و حتا سرت ادا شده است. واژه تاجیک که گونه های پیشین آن تازیک یا تاژیک است، در آغاز معنی عربی داشته است اقوام ساکن در شرق ماورالنهر را عربها در تمایز و تفکیک با ترکها تاجک گفتند. چنانچه در دوران پیروزی ترکان بر ایرانیان، ایرانی ها خود را تاجک می خواندند.برخی نیز بر این باورند که واژه تاجک از ریشه ترکی است و اصل آن به معنی تبعه ترک بوده است. عرب ها ي مسلمان، تاجک ها را (اوگانه) می نامیدند. نژاد تاجك كه تاژيك نيز تلفظ مي‌شود، نژاد آريايي اند. تاجک ها را در جمهوری فدراتیو روسیه (تاجکی) در زبان ترکی (قزلباش، کزلباش) در خاور ایران (تاجک) و در باختر ایران (تات) و در سیستان به تلفظ(تجگی) می شناسند. در اوایل قرن دومیلادی اصطلاح تاجک در اتحاد جماهیر شوروي به مفهوم تمام نفوس اسکان یافته آسیای مرکزی به کار می رفت. علاوه بر آثار ایرانشناسان در فرهنگهای پیشین و امروز از جمله منتخب اللغات، دایرةالمعارف فارسی، برهان قاطع، سراج اللغات، نظام الاطباع، فرهنگ عمید، فرهنگ معین و لغت نامه دهخدا تاجک و مفهوم لغوي آن مورد بررسی قرار گرفته است. بیشتر محققان بر پایه اسناد و مدارک ،تاجک را قوم غیر عرب و ترک معرفی كرده اند. در کابل نیز تاجکان را باشنده های بدخشانها و آن طرف دریای آمو میدانند.

خلاصه؛ برخي ها ريشه تاجك را از «تازيك» (تاخت و تاز كننده با اسب) مي دانند. به هر حال هنوز معني دقيق آن به روشني معلوم نيست. نتیجه اینکه؛ مردمانیکه امروز در کشور تاجکستان زیست دارند، تاجکان اند . پايتخت تاجكستان، شهر دوشنبه است كه در سال ۱۹۲۴م. به عنوان پايتخت جمهوري خودمختار شوروي سوسياليستي تاجكستان انتخاب  و این منطقه بسیار عقبانده به تدریج با تمدن آشنا، صاحب مکاتب، شفاخانه ها، ترانسپورت، سیستم مجهزآبرسانی، میدانهای هوایی، برق، کوپرایتفها، رادیو، تلویزیون، پوهنتونها، اخبار ها و مجلات و تمام زیربنای اقتصادی وارزشهای مدنی شد. اين شهر تا سال ۱۹۲۹م. دوشنبه نام داشت و پس از آن برای مدت تقریباً ۲۵سال به استالين‌آباد و پايتخت جمهوري شوروي تاجكستان تغيير نام داد، اما پس از مرگ استالين (۱۹۵۳م.) و در زمان خروشچف در سال ۱۹۶۱م. بار ديگر به دوشنبه تغيير يافت.نام دوشنبه بنا به روايتي از بازار روزهاي دوشنبه در اين مكان گرفته شده است. اين تعبير چندان دور از حقيقت نيست زيرا كه در حدود شهر دوشنبه قصباتي موسوم به سه‌شنبه و چهارشنبه نيز وجود داشت، که در آنجا روزهای بازار همین روزهای هفته بودوه اند. بر اساس منابع تاريخي دوشنبه از لحاظ سكونت به قرن هفدهم میلادی و وجود قلعه آن در تاريخنامه‌هاي ابتداي قرن هژده. برمي‌گردد. در ابتداي قرن نزده میلادی دوشنبه قرارگاه حاكم حصار در فصل تابستان محسوب مي‌شد. در ابتداي قرن بیستم، دوشنبه به مركز اداري و سياسي برگزيده شد. با پیروزی انقلاب اکتوبر در اتحاد شوروی، سیستم تزاری لغو شد، به عمران شهر ها و زنده گی زحمتکشان توجه شد وکارهای ضرتی اعمار در تاجکستان آغاز شد، که از آن جمله به وسعت شهر دوشنبه افزوده شد ودر سال ۱۹۲۵م. با ادغام روستاهاي يكه‌چنار، سرآسياب، لوچاب، اسپيچك، قريه بالا، قزاقان، شاه منصور و قريه مير خواجه‌انبيا، عنوان شهر بزرګ راگرفت و از دسامبر سال ۱۹۲۶م. به كوچه و خيابان‌های عصری تقسيم شد. در سال ۱۹۳۰م. ۱۳ كوچه و خيابان داشت.

اين شهر به چهار ناحيه راه آهن، اسماعيل ساماني، مركزي و فرونزه تقسيم ميشود نفوس آن به سرعت رو به افزايش است که به بيش از ۷۵۰۰۰۰۰ نفر بالغ گرديد.است. اين شهر محصور در كوهستان، با خيابان‌هايي كه در دو طرف آن درختان تنومند جلوه‌گري مي‌كنند، شهر زيبايي است. شهر دوشنبه داراي بازارهاي بسياري مانند بازار كاروان، بازار سخاوت، بازار سبز، بازار بركت، بازار سلطان كبير وغیره است. در اين شهر دو مقبره جذاب به نام‌هاي مقبره كمال‌الدين بهزاد و مقبره تاجكان باستان است. آثار هنري و تاريخي مثل کلالی، قالين ‌بافي، جواهرات، ساخت وسايل موسيقي و غیره دارد. تئاتر اپرا و بالت صدرالدين عيني نيز بهترين ساختمان شهر دوشنبه محسوب مي‌شود. بیرق ملی تاجيكستان در سه ستون افقي متساوي موازي، رنگ قرمز در بالا، رنگ سفيد در وسط و رنگ سبز در پايين مي‌باشد. در قسمت سفيدرنگ در وسط بیرق يك تاج طلايي است كه هفت ستاره پنج پرطلايي در قسمت بالاي آن به صورت نيم‌دايره قرار دارند. واحد پول آن «ساماني» است. زبان اصلی و رسمی تاجیکی و همچنان زبان دوم روسي وزبان سوم ازبکی، ولی زبانهای غالب مورد استفاده تاجکی و روسی است. تاجکی مشابه زبان فارسي در ايران و زبان دري در افغانستان است.

خط رسمي تاجكستان خط سريليك است. فیصدی سواد ۴/۹۹% است. از سرگرمي و تفريحات مهم مردم تاجيكستان بازي هاي بليارد، شطرنج، تنيس، واليبال، فوتبال، شنا و كشتي كه ورزش ملي آنان است بحساب مي آيد.

تاجكستان بر روي كمربند زلزله‌خيز قرار گرفته است، از اين رو بروز زلزله‌هاي سخت در اين كشور امري طبيعي است. در بيشتر مرز جنوبي با افغانستان رودخانه آمو (پنج) و شعبه‌هاي آن قرار دارد كه پنج رودخانه بوده، یعنی سرچشمه آمو از افغانستان و تاجكستان مشترک مي‌باشد. در مورد سرحدات بعضی مشکلاتی با ازبكستان وقرغيزستان و با چين نيز ادعاهاي مرزي داشت كه اخيراً اين مسأله ميان دو كشور حل و فصل گرديد.

تاجكستان از ذخاير آبي کافی برخوردار است. از برف‌هاي دايمي و يخچال‌هاي كوهسارها، رودها و سيلابهاي بي‌شمار به وجود آمده كه به شكل رودخانه‌هاي پر از آب جريان مي‌يابند. تعداد رودهاي كوچك و بزرگ به ۹۴۷ مي‌رسد. شبكه رودخانه‌هاي تاجكستان به حوضه سه رودخانه بزرگ آمودريا يا جيحون، سيردريا يا سيحون و زرافشان كه بزرگترين دریا‌هاي تاجكستان هستند سرازير مي‌شوند. بزرگترين دریا‌هاي فرعي نيز وخش و كافرنهان هستند كه از ناحيه هاي شمال شرقي تا جنوب غربي تاجكستان قرار دارند. اين شبكه دریاهاي متراكم از ميان دره‌ها به صورت زنجيره اي در مناطق مختلف جريان دارند. كوهها توده يخهاي متعددي را در بر دارند كه بزرگترين آنها فدچنكو، با طول ۷۷ كيلومتر و مساحت ۷/۶۵۱ كيلومتر مربع بزرگترين توده يخ جهان خارج از مناطق قطبي است. تقريباً پنجاه درصد مساحت يخچال‌هاي آسياي ميانه در تاجكستان واقع مي‌باشد. تعداد يخچال‌هاي كوهستاني تاجكستان به بيش از ۸۰۰۰ بوده و در مجموع مساحت ۸۰۰۰۰ كيلومتر مربع را در بر مي‌گيرد،  نامهای مهمترین یخچالها عبارتند از:  گرُمّ – گرژِيميلا ، بيوَچني ، گرما  و سووق درّه كلان.

سایرمنابع طبيعي شامل گاز طبیعی، بندهای برق آبي، نفت خام، یورانيم، جيوه، زغال سنگ، سرب، روي، سنگ سرمه، تنگستن، نقره و طلا مي‌باشد. آب و هواي تاجكستان قاره‌اي، نيمه استوايي و نيمه خشك و بخشي صحرايي است. در كوههاي پامير آب و هوا قطبي نيمه خشك مي‌باشد و هوا به طور مؤثري منطبق با ارتفاعات تغيير مي‌كند. وادي فرغانه و ديگر ارتفاعات به وسيله كوههاي اطراف از هواي قطبي حفظ مي‌شوند. درارتفاعات كم، اوسط درجه حرارت بين ۲۳ تا ۳۰ درجه سانتيگراد در تابستان ومنفی یک تا منفی سه درجه سانتيگرید درزمستان مي‌باشد. حد اوسطم بارندگي سالانه در اكثر مناطق جمهوري بين ۷۰۰ تا ۱۶۰۰ ميلي‌متر است. شديدترين ميزان بارندگي در مناطق يخي فدچنكو است كه حد اوسط آن ۲۲۳۶ ميليمتر در سال و کم‌ترين آن در پامير شرقي با حد اوسط ۱۰۰ ميليمتر در سال است.

مهم ترین حادثه درقرن بیست درین کشور وقوع جنگهای داخلی از سال ۱۹۹۱تا۱۹۹۴ بود، تا اینکه رحمان‌اف در نتیجه انتخابات ششم نوامبر سال ۱۹۹۴م. به حیث رییس جمهوري انتخاب و صلح حکمفرما و قانون نافذ شد. در استحکام صلح ملل متحد و کشور ایران رول مهم ادا کردند.

قانون اساسی و طرز دولتداری:  قانون اساسي فعلی تاجيكستان به تاريخ شش نوامبر ۱۹۹۴م. در يك ریفرندم به تصويب رسيد. در فصل دوم مواد ۲۹-۳۰ قانون اساسي به شهروندان آزادي بیان، مطبوعات، مجالس، گردهمايي و تظاهرات داده شده است. طبق قانون اساسي، تاجكستان یک دولت جمهوري مستقل و دموكراتيك مي‌باشد. دولت ملزم به حفظ حقوق و آزادي انديشه، بيان، قلم و تمام فعاليتهاي سياسي، اقتصادي، اجتماعی، هنری وتعلیمی و تفریحی  افراد در قانون آمده است. گروههاي ديني حق دخالت در كارهاي دولت را ندارند، اما امور مذهبی آزاد بوده  دین اسلام قانوناً دین کشور است. طبق قانون اساسي چنانچه معاهده بين‌المللي توسط كشور امضاء شود كه با قوانين عادي كشور مغايرت داشته باشد، اين معاهدات لازم‌الاجرا مي‌باشند. اتباع کشوراز سن ۲۵ سالګی به بالا مي‌توانند در انتخابات شركت كرده و رأي دهند.درقانون اساسي مصوب ۱۹۹۴م. ، ۱۸۱ چوکی برای وکلا در نظر گرفته شد. قانون اساسی تاجکستان شدید ترین مجازات را اعدام تعیین نموده، ولی کوشش میشود، اصلاً کس اعدام نشود، تا حال صرفاً يك نفر از زندانيان سياسي به حکم خیانت ملی رسماً در سال ۱۹۹۴م. بعد از فیصله ی محاکم و ابلاغ حکم اعدام گرديد. اما بعد از ان هيچ اعدامي در جمهوري گزارش نشده است. بعد از سال ۱۹۹۴میلادی نيروهاي مخالف حکومت تاجکستان  كه مركزشان در افغانستان بود و خودشان را تبعيدي دولت مي‌دانستند، از طرف دولت به كشتار تعدادي ازاتباع و برخي سربازان دولتي نزديك مرز افغانستان متهم شدند، ولی با برگشت شان عفو شدند و بعد از سال ۱۹۹۴ مخالفین به مصالحه پیوستند. وضعیت اقتصادی  و طبیعی تاجکستان مشابه  افغانستان است، اما صلح و حکومت خوب توانست  زنده گی مردم را خیلی بهبود بخشد. درین مدت افغانستان  دایم کوشیده است تا مناسبات نیک وخوب با این کشور همسایه داشته باشد . افغانستان  سیاست خارجی  کشور را برمبنای حفظ استقلال، منافع ملی و تمامیت ارضی و عدم مداخله، حسن همجواری، احترام متقابل وتساوی حقوق تنظیم مینماید و تلاش دارد تا یک شریک خوب  تجارتی تاجکستان باشد.  ازهمین رو طی بیست سال ګذشته حدود ۵۰ موافقتنامه بین هردو کشور امضا گردیده است.

صحت، خدمات و اقتصاد: . در زمان دولت شوروی در تاجکستان خدمات فوق العاده صحی صورت ګرفته بود که زیربنا های ان مانند شفاخانه ها، لابراتوارها و کلنیک ها تا هنوز در صدر و به سویه عالی قرار دارد. همچنان ترانسپورت و زیربنا هادر دوران شوروی  فوق العاده رشد نموده بود که اکنون نیز زیر بنای اقتصاد تاجکستان میباشد.  تمام فابریکات دوران شوری  فعال بوده  اساس اقتصاد نوین  این کشور را تشکیل میدهد.در سال ۱۹۸۰م. در دوره شوروي در تمام اتحادر شوروی حد اوسط تعداد بستر مهیا در شفاخانه ها براي هر ده هزار نفر ۱۳۰ تخت بود، که در تاجيكستان ۱۰۴ ستر براي هر ده هزار نفر كه نصف اين رقم براي مناطق روستايي بود، میرسید اکنون نیز همین رقم صدق میکند. اوسط طول عمر درین کشور ۶۴ سال میباشد، در حالیکه در افغانستان ۴۷ سال. بعد از فروپاشی  اتحادشوروی تاجکستان و چهار همسایه آن  یعنی هر پنج جمهوري، روسيه به عنوان بالاترين شريك تجاري باقي ماند زيرا كه بسياري از زيربناهاي زراعتی و صنعت به همان صورت شریک و عین قوانين، صادرات همکار وشریک تجاری بامسكو باقي ماندند. اين قوانين و تجارت با روسيه به مرور از اواسط سال ۱۹۹۰م. تغيير يافت كه عمده‌ترين دليل آن حركت به سوي اقتصاد رقابتي به جاي همكاري بود. منبع حیاتی یعنی آب يك سرمایه بزرګ براي زراعت،پرورش ماهی و توليد برق وصنعت است. اکنون این کشور دارای منابع کافی انرژی است که  افغانستان نیز یک مقدار برق خود را از انجا تامین نموده است و تجارت بین دو کشور در حال افزایش است.

درتاجکستان طی سال ۱۹۹۵م. عاید خالص از صادرات مبلغ ۷۲۰ ميليون دالر را نشان مي‌داد كه از محل صادرات برق، پنبه، كود، تکه، فلزات غيرآهني (بخصوص آلومينيم)، ابريشم، ميوه، روغن نباتي و سبزيجات به كشورهاي لهستان، سوئد، افغانستان، اتريش، نروژ، مجارستان، روسيه، بلژيك، فنلاند، انگلستان، قزاقستان، اوكراين و ازبكستان صورت پذيرفته است. ليكن صادرات عمده به ليختن‌اشتاين ۲۶%، ازبكستان ۲۰% و روسيه ۸% بوده است.طبق آمار سال ۱۹۹۹م. سالانه تقریباً چهار ميليارد كيلووات برق صادر شده است. از جمله وارد کنندګان برق یکی هم کشور افغانستان میباشد.عاید حاصله از صادرات در سال ۲۰۰۰م. رقم ۷۶۱ ميليون دالر را نشان مي‌دهد. در سال ۱۹۹۵م. واردات رقم یک ونیم ميليارد دلار را نشان مي‌داد كه براي واردات مواد سوختي، اكسيد آلومينيم، برق، انواع دانه‌ها، آهن و فولاد، مواد کيميايي، ماشين آلات و وسايل حمل و نقل، كالاهاي مصرفي، فرآورده‌هاي نفتي، مواد غذايي و محصولات صنعتي از كشورهاي ايران، روسيه، تركمنستان، قزاقستان، ازبكستان، اوكراين، بلژيك، لهستان، اتريش، فرانسه، انگلستان و تركيه بود، كه مبلغ ۲۶۵ميليون دلار آن از كشورهايي غير از جامعه كشورهاي مستقل همسود بوده است.

واردات عمده از اروپا 3/32%، ازبكستان 29% و روسيه 6/13% بوده است. تاجكستان در سال ۱۹۹۹م. يك چهارم ميليارد كيلووات واردات برق داشته است. در سال ۲۰۰۰م. واردات تاجكستان رقم ۷۸۲ ميليون دالر را نشان مي‌داد.

تاجكستان از چهل نوع مواد معدني و فلزات نادر و معادني متناوب و غني، ليكن محدود برخوردار مي‌باشد كه شامل طلا، نقره، آهن، روي، مس، سرب، قلع، آلومينيم، جيوه، اورانيوم، تنگستن و غيره است. ذخيره قابل ملاحظه زغال، نفت و گاز نيز كشف گرديده است. با ذخيره چهار ميليون تن زغال تاجكستان در ميان كشورهاي آسياي مركزي موقع اول را دارد، ولی  باز هم در ذخایر منابع طبیعی و معادن با افغانستان همسری کرده نمیتواند.

وجود ذخاير زياد مواد معدني در جهت رشد كارخانه‌هاي تصفيه و غني ساختن مواد معدني، ذوب فلزات رنگي، شيشه و كاشي‌سازي و توليد مواد ساختماني مساعدت نموده، امید یک روزی برسد که افغانستان نیز بتواند در رشد کارخانه های خود کامیاب ګردد.  در تاجکستان به مقدار زياد آلومينيم توليد مي‌گردد كه يكي از مهمترين اقلام صادرات كشور محسوب مي‌شود.

ذخاير هنگفت آب باعث رشد و توسعه نيروي برق آبي گرديد. بالاي دریای وخش سلسله توربینهای برق آبي احداث شده است كه بزرگترين آن دستګاه برق آبي نارك با توليد حدود سه ميليون كيلووات برق است. با وجود اين، هنوز كمبود برق محسوس بوده و پروژه نيروگاههاي برق آبي سنگتوده و راغون در حال تكميل است. در تاجکستان كارخانه‌هاي تولید محصولات زراعتی، نساجي، تجهيزات مخصوص مؤسسات تجاری، وسايل برقي و توليد ماشين‌آلات فعاليت دارند. صنعت ماشين‌سازي نيز در جمهوري وجود دارد. دستگاههاي نساجي، بافت، تجهيزات زراعتي، وسايل هيدروليك، ماشين‌آلات زراعتی و يخچال‌هاي ساخت كارخانه‌جات تاجكستان در بسياري از كشورهاي جهان مشتريان خوب دارد.

طي سالهاي اخير هنرهاي سنتي مردمي نيز رونق بيشتري كسب كرد. تولیدات كارخانه‌هاي «ارمغان»، «خجند اطلس» و كارگاه سفالسازي قره‌تاغ و امثال آن در نمايشگاههاي بين‌المللي مقام بلند را كسب كرده‌اند. درافغانستان نیز صنایع دستی  جای مهم را در اقتصاد و فرهنگ ما دارد، ما  میتوانیم  با همکاری کشور همسایه خویش  صنایع دستی و هنری  خودرا رونق بیشتر دهیم و نندارتونهای مشترک داشته باشیم. صنايع تاجکستان شامل آلومينيم، روي، قلع، مواد شيميايي، كود، سيمان، روغن نباتي، ابزار‌آلات دستگاه برش فلزات و يخچال است. افغانستان نیز میتواند با تبادل تجارب و همکاریهای دو جانبه عین سکتورها را انکشاف دهد. صنعت به شدت متكي بر ذخيره وسیع از آلومينيم و دستگاه ها و توربینهاي آبي مي‌باشد و كارخانه‌هاي كوچك مخصوصاً در صنايع سبك و مواد غذايي وجود دارند.

ازینکه پنج سال با جنگ داخلی روبرو شد و از طرف دیگر سیستم اقتصادی تغییر نمود و دولت پروژه های بزرگ وپرمصرف انکشافی واعمار وتوسعه ی شهرها را آغاز نموده، ازینرواقتصاد تاجكستان شديداً ضعيف شده است و اكثر مردم در فقر به سر مي‌برند.  افغانستان نیز بعد از سپری نمودن جنگ طولانی که اکنون به صلح سراسری دست یافت، با مطالعه این وضعیت می اندیشد که  همکاری ها نزدیک بین  هردو کشور میتواند  فقر را در هردو کشور به حد اقل برساند. درین روزها رادیو های غربی و تجزیه طلبان داخلی افواه  اختلافات شدید را بین دو کشور تبلیغ میکنند، در حالیکه خدای ناخواسته برهم خوردن اوضاع به ضرر هردو کشور است. نباید به تبلیغات زهر آگین وقعی نهاد، بلکه در عوض به دوستی و همکاری ارجحیت داد.

افغانستان و تاجكستان هردو متكي بر كمكهايي خارجی اند و براي اكثر ضروريات خود در گذشته به كمكهاي بين‌المللي متكي بوده اند، اما تفاوت درین است که مقدار کمکهای ارسال شده به افغانستان خیلی زیاد بود، ولی فساد تنظیم شده وجودداشت و بیشتر کمکها توسط جنگسالاران و عناصر شر وفساد در رژیم سابق دزدیده شد، درحالیکه تاجکستان از کمکها استفاده خوب نمود.  هم آينده  افغانستان و هم ازتاجكستان مربوط به صلح وتساند و جذب سرمايه‌گذاري های داخلی وخارجي داشته و این بستگي به ثبات و ادامه صلح و آرامش در هردو كشور دارد.

بعد ازینکه  جمهوریهای  اتحاد شوروی هرکدام مجزا شدند، سیستم اقتصاد تغییر کرد، كندي پيشرفت و چرخش كار در تاجکستان در سال 1990م. پس از تصويب قانون تخصصي كردن تأثير بسزايي بر صنعت آلومينيم و مواد شيميايي گذاشت كه تا حدود 30% كاهش توليد در مواد خالص را در بر داشت. در سال 1990م. توليدات تقريباً همه صنايع كاهش يافت از جمله برخي صنايع كوچك مثل طلا و معدن كه سهم كمتري داشتند. بعداً در اواسط سال 1990م. جنگ داخلي و فشارهاي مخالفان سياسي داخلي سطح توليد را پايين نگاه داشت.فعلاً بعد از استقرار صلح، انتخابات و انفاذ قانون اساسی و سایر قوانین مدنی اندازه ی رشد توليدات صنعتي طور اوسط 10% است.

فرصتهای موجود در روابط افغانستان و تاجکستان

خوشبختانه دو کشور دوسنت و همسایه یعنی افغانستان و تاجکستان  فرصتهای خوبی را برای توسعه مناسبات سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی  خود دارند که انها را در چهار بُعد میتوان دسته بندی کرد:

اول) بعد محیطی : که تابع  همسایگی و ظرفیتهای محیطی دو کشور است؛

دوم) وضعیت سیاسی ومقدورات و محذورات سیاست خارجی دو کشور؛

سوم) شرایط وفضای سیاسی منطقه یی که متاثر از روابط قدرت های منطقه یی و سازمان همکاریهای شانگهای است؛

چهارم) تاثیرر پذیری  از ساختار نظام بین الملل، سازمانهای منطقوی وهمسایگی .

هرکدام انها ابعاد سیاسی نظامی، امنیتی- فرهنګی، علمی- اقتصادی و تجارتی نزدیک باهم دارند. افغانستان طی چند سال اخیر زیاد تلاش نمود تا خود را از انزوا بیرون نماید. از همین رو به پروژه  “یک کمربند یک راه”، پروژه تاپي، بندر چابهار، عضویت در سازمنهای منطقوی سارک، شانگهای، ایکو وغیره توجه عمده نمود. از آن جمله با نزدیک ساختن روابط با همسایه ها نیز خیلی کوشید.

افغانستان منحیث یک کشور باستانی که در تاریخ طولانی خو با اکثریت کشورهای  دورونزدیک، خرد وبزرگ تجارب غنی از روابط دیپلوماتیک، فرهنگی، اقصادی و سیاسی دارد در تمام ساحات متذکره  دارای سیاست روشن است. از زمانیکه از طریق افغانستان  راه ابریشم میگذشت، سیاستمداران و حاکمان افغانستان متوجه مفادات و رموزهای روابط بین المللی بود. اکنون با وجودیکه شیرازه نظام و حکومتداری نسبت جنگهای طولانی گسسته، ولی بازهم  با استفاده از تجارب  قرون متمادی این کشور توانایی باز سازی  روابط و اتخاذ یک سیاست معقول ودور اندیش  را دارد. افغانستان نه تنها از لحاظ موقعیت فوق العاده ستراتیژیک خود، بلکه از لحاظ شهرت نیک خود درمناسبات بین المللی  نیزدارای سوابق و اعتبارخوب بوده ، دیپلوماسی موفق را با کشور ها ونظامهای مختلف به پیش برده است. بالخصوص کشور های که از لحاظ سوابق تاریخی و مشترکات فرهنگی، زبانی، دینی خیلی مشابه اند، میتوانیم سیاست مناسبات خوبی را در اینده اشته باشیم. درین اواخر اقتصادمنطقه یی منحیث یک اصل بارز عمل مینماید و کشور ها چه در ساحه کوچک (منطقه)، چه در ساحه وسیعتر( قاره) و حتا در ساحه  جهانی  وارد ساختار های اقتصاد منطقوی شده اند. ازین جهت کشور های منطقه مفاد چندین جانبه را بدست اورده ومتقابلاً با هم همکار میگردند.          

افغانستان و تاجكستان در جغرافيايي نزدیک باهم قرار دارند و ازآريانا ی باستانی و بزرگ تاحال باهم مراودات دارند. زادگاه سامان خداي – سر سلسله‌ي سامانيان- بلخ همین جغرافیه است. بلخ يكي از چهار مركز سياسي و تمدني این جغرافیه بود. کابل، غزنه، بادغيس، نورستان، ګندارا و هرات بلخ سرزمین مشترک نصر بن احمد ساماني و رودكي محسوب میگردید. پیرروشان از مناطق کوهستانی وزیرستان و کانگروم تا تاجکستان وازبکستان امروزی مرید داشت. مولانای روم در تمام این جغرافیه شناخته شده بود. اين سرنوشت مشترك تاريخي تا قرن 19 با فراز و فرود هاي فراوان تداوم مي‌يابد.  در قرن نزده وبیست نیز دو کشور روابط مشترک داشتند، تاجکستان منحیث یکی از جمهوریهای اتحاد شوروی باافغانستان مناسبات دیرینه را حفظ نموه بود، در قرن بیست، در سال ۱۹۹۱-۹۰جمهوری تاجکستان از اتحاد شوروی  مجزا شد، مخالفتهای سیاسی درین کشور دیده شد. طی سالهای ۱۹۹۱-۹۳یکعده مخالفین دولت تاجکستان به افغانستان امدند ولی در سال 1994 م خيلي از اين پناهندگان به تاجيكستان بازگشتند درین زمان موقعیت جغرافیایی دو کشورکه در پهلوی هم قرار دارند، یگانگی اتنیکی، زبانی، فرهنگی، دینی، پیوند ها و روابط عمیق اقتصادی و تجارتی از روزگاران دور، باور های همسان منطقوی و غیره اصل هایی اند که سرنوشت افغانستان و تاجکستان را جاودانه با هم گره زده است. از این روست که نمی‌توانند نسبت به سرنوشت همدیگر بی تفاوت باشند.  از زمان تحکیم روابط دیپلوماتیک تااکنون این دوستی دو طرفه دوام دارد و در سیاست خارجی افغانستان به این دوستی اولویت  داده میشود.  ارشیف وزارت خارجه جمهوری  اسلامی افغانستان مملو از اسناد بسیار زیادی در مورد دوستی و قرار داد  های فرهنګی، اقصتادی و سیاسی بین  هردو کشور است.

 مردم تاجکستان باتعصبات قومی، نژادی ، زبانی نااشنا و ناسازگار بودند، چنانچه در دوران  اتحاد شوروی اقوام زیادی درین سرزمین زیست داشتند، اکنون نیز در پهلوی تاجکی زبانهای دیگر مانند روسی ، ترکی و غیره وجو دارد و خط شان سیرلیک است، ولی  تحرکات ایران  تحت شعار های (حوزه پارسی زبان)،( حوزه نوروز) و ازین قبیل مروج گردید و خواستند تعصبات فاشیستی ایرانی را بدانجا سرایت دهند، مردم تاجک را در حوزه تنگ تعصب گیر آورند، درین مسیر یکتعداد افغانهای سکتاریست نیز علاقمند شدند. اگر چنین شعارها و تحرکات موثر واقع نگردد، مردم تاجکستان باافغانها برخورد دوستانه و همسایگی نیک دارند و در آینده نیز خواهان آن اند.  “دوستی با خلقها ” شعار دیرین مردم این سرزمین است.

حوادث  گوناگون نشان داد که ما با تاجکستان منحیث دو کشور مسلمان، داراي مشتركات فراوان فرهنگي و تاريخي مي‌باشيم. افغانستان بر سياست هاي مبتني بر برادري و دوستي پايدار خود با اين كشور ادامه خواهد داد.

حسن همجواري، عدم مداخله در امور داخلي يكديگر و احترام به حق حاكميت ملي، اصولي است كه مباني سياست خارجي افغانستان را در برابر همسايگان تبيين مي‌نمايد. تحریک طالبان که اکنون تمام کشور را بدست دارند، به تكرار گفته اند كه هيچ كشوري از كشور هاي همسايه از قلمرو افغانستان تهديد نخواهد شد. حق همسايگي، مشروعيتي است فراتر از اراده‌ي بشري.   رابطه‌ی ما با همسایگان، یک رابطه‌یی است که در مرکز آن فلسفه‌ی تقویت همکاری های منطقوی از طریق ایجاد بازار ها و اتحادیه های اقتصادی و دراز مدّت سیاسی؛ و از طریق مشارکت در پروسه‌ی جهانی شدن قرار دارد، چون نظام جهانی شدن نظام مناطق متحد است؛ مثلاً اتحادیه‌ی اروپا، نافتا، آسه آن و غیره.

ما وقتی می‌توانیم در پروسه‌ی جهانی شدن شرکت نموده و سهم داشته باشیم که از حالت یک دولت در حال جنگ وبی اتفاقی وضعیف بیرون شویم و بصورت یک همکار اتحادیه‌ی منطقوی نیرومند در پروسه‌ی جهانی شرکت کنیم. بر این مبنا افغانستان یک فرصت تاریخی را در دست دارد، به عنوان پل یا معبر میان آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی. از این طریق در مرکز یک اتحادیه‌ی منطقوی قرار داشتن، از نظر ژئوپولیتیک برای ما یک چانس است. ما می‌خواهیم از این جغرافیا استفاده‌ی به بنر نماییم، از جانب دیگر همسایگی ما با خاور میانه، مساعد ترین موقعیت را برای ما فراهم آورده است. 

در حالیکه قدرتهای بزرگ اقتصادی مانند چین و هند در براعظم آسیا در حال تبارز اند؛  قاره‌ی آسیا، ممکن فوکس اصلی رقابت ها در قرن بیست و یکم گردد. منابع وسیع طبیعی در این قاره مانند نفت، گاز و آب آشامیدنی؛ و همچنین سرمایه گذاری های بزرگ همراه با رشد سریع تکنولوژی، فرصت های همراه با رقابت های سختی را در این قاره موجب شده اند.

اما با در نظرداشت اهمیت جیو- پولیتیک وجیو- اکنومیک افغانستان میتوان گفت که همکاری های منطقوی در سیاست خارجی افغانستان در دو سطح، مهم و کلیدی قرار گرفته است:

الف) همکاری های منطقوی به عنوان تأمین کننده‌ی منافع ملی افغانستان؛

ب) ایجاد مناطق متحد به عنوان عامل طبیعی پیوستن به پروسه ی  جهانی شدن.

تجربه تاجکستان برای افغانها مهم است: در سه دهه پس از مجزا شدن تاجکستان از جمهوریهای شوروی؛ این کشور، از سال ۱۹۹۰-۱۹۹۴ درگیر مسائل داخلی خود همانند جنگ داخلی ما بوده، اما با توجه به پیوندهای فرهنگی واقتصادی، کشور همسایه تاجکستان نگاه خاص به افغانستان داشته است. مثلاً ً راهای تجارتی و ترانزیت وسعت یافت، روابط سیاسی میان افغانستان و تاجکستان تحکیم شد. تاجکستان عضو پیمان امنیت دسته‌جمعی، سازمان شانگهای است که افغانستان نیز عضو ناظر آن است، در دو کشور عضو سازمان‌های اکو، همکاری اسلامی، سازمان ملل، و سازمان سیکا هستند؛ لذا دایره اشتراکات سیاسی دو کشور گسترده است و امضای اسناد متعدد گواه روابط و پیوندهای عمیق دو کشور است. جامعه کشورهای مستقل همسود مانند روسیه و ایران و چین درین ایام علاقمندی  زیادی به تحولات اخیر نشان د اده اند، هرسه میخواهند بعد از خروج نیروهای امریکایی مناسبات خوب با افغانستان آغاز نمایند.


فرصت‌های اقتصادی دو کشور: در یک دهه گذشته تجارت بین افغانستان و تاجکستان چندین برابر افزایش یافته است. ظرفیت تاجکستان در عرصه‌هایی چون برق، گرځندوی، زراعت، مالداری و تعلیم وتربیه، هنر و فرهنگ بسیار پرجاذبه است و افغانستان می‌تواند در همه این عرصه‌ها با تاجکستان همکاری‌های سودمندی داشته باشد. دو کشور ازنظر اقتصادی وابستگی‌های زیادی دارند. تاجکستان مقداری از برق تولیدی خود را به افغانستان صادر می‌کند و افغانستان نیز به‌عنوان خریدار اصلی برق تاجکستان مطرح است. در این بین با ساخت خط انتقال برق تاجکستان و قرقیزستان به افغانستان و پاکستان موسوم به کاسا (CASA-1000) میزان صادرات برق این کشور افزایش می‌یابد. همچنین پروژه‌های ساخت راه‌آهن در مسیر تاجیکستان ـ افغانستان ـ پاکستان تا بندر گوادر و کار پروژه برق کاسا می‌تواند سبب توسعه تجارت و تقویت اقتصادی میان افغانستان ـ تاجیکستان و پاکستان شود. علاوه‌براین دو کشور می‌توانند در حوزه‌هایی چون ساخت چندین پل بر روی رودخانه «آمودریا» و «پنج»، در دستور کار قرار گرفتن پروژه منطقه‌ای انتقال برق «کاسا 1000»، راه‌آهن تاجکستان ـ افغانستان ـ ترکمنستان و همچنین چین ـ قرقیزستان، تاجکستان ـ افغانستان ـ ایران، خط لوله گاز تاجکستان ـ افغانستان وشبکه ریل تلاش‌های گسترده‌ای داشته باشند. در همین راستا بیش از هفتاد تفاهم‌نامه همکاری میان افغانستان و تاجیکستان به امضا رسیده که می‌تواند توسعه همکاری‌ها در عرصه‌های مختلف (از اقتصاد و صنعت گرفته تا فرهنگ و ارزش‌های معنوی‌) را میسر ‌سازد.              

 افغانستان به عنوان محور تجارت و ترانزيت منطقه، منافع خود را در تعامل منافع ملي با كشور هاي منطقه مي‌بيند.

 براي اينكه تقابل منافع مبدّل به تعامل منافع گردد، افغانستان صميمانه از انتقال پاپلاين گاز تركمنستان(تاپي)، از طريق افغانستان، به پاكستان و هند حمايت مي‌كند، از ایجاد این مفکوره وبرداشتن اولین گامها تقریباً بیست وسه سال میگذرد. به همان تناسب انتقال پاپلاين گاز تركمنستان، از طريق افغانستان، به تاجيكستان و سپس چين، تأمين كننده‌ي منافع ملي منطقه است. انتقال انرژي ‍CASA1000 به افغانستان و سپس به پاكستان و ايران، به معناي گره خوردن منافع ملي افغانستان با منافع اقتصادی كشور هاي منطقه است؛ منافعي كه با رونق و تسريع تجارت و ترانزيت با اتّصال شبكه‌ي راه آهن ايران، پاكستان، تركمنستان، تاجيكستان و ازبكستان با شبكه‌ي راه آهن افغانستان به اوج خود مي‌رسد. شاهراهي كه جمهوري اسلامي ايران را از طريق افغانستان به كشور هايي واقع در آسياي ميانه وصل مي‌كند، تقويت كننده‌ي مباني همكاري و همگرايي منطقوي است. حضور تجارتي- اقتصادي هند از طريق چاه بهار و شاهراه دلارام به كشور هاي آسياي مركزي ايجاد كننده‌ي تحوّلي بنيادين در منطقه است.  براي رسيدن به چنين فضايي ايجاب مي‌كند كه به هیچ نوع تضاد ها و تناقض هاي مزمن تاريخي از جانب هر کس که باشد اجازه داده  نشود.          

حضور و عضويت هردو کشور در سازمانها و پیمانهای ذیل ایجاب روابط نزدیک و دوستانه را مینماید: 

–         برنامه همكاري اقتصادي منطقه اي آسياي مركزي (CAREC)

–         سازمان همكاري اقتصادي (ECO)

–         كنفرانس همكاري هاي اقتصادي منطقه اي راجع به افغانستان (RECCA)

–         سازمان همكاري هاي منطقه اي آسياي جنوبي (SAARC)

–         سازمان همكاري شانگهاي (SCO)

حضور و عضویت افغانستان و تاجیکستان در بسا از سازمان های منطقه‌یی و بین المللی و حمایت متقابل، نشان دهنده‌ی همکاری و تساند است که می‌تواند در تحکیم ثبات و انکشاف منطقوی تأثیری بسزا بگذارد.

از آنجایی که انتقال انرژی از آسیای مرکزی به جنوب و جنوب شرق آسیا (هند و پاکستان)، تأمین کننده‌ی منافع ملی افغانستان است، در« استراتیژی انرژی کریک» سه پروژه‌ی مهم برای افغانستان وجود دارد:

۱. پروژه‌ی انتقال برق از قرغزستان و تاجکستان به جنوب و جنوب شرق آسیا (CASA 1000)

۲. پروژه ی انتقال گاز طبیعی از ترکمنستان به پاکستان و هند از طریق افغانستان (TAPI).  

۳.توسعه ی شبکه راه آهن

پس برای هردو کشور لازم است تا روابط را حسنه نگهداشته غرض رفع فقر، کشمکشهای داخلی، قطع قاچاق موادمخدر و مسایل محیط زیست و تداوم توافقات مفید دوجانبه گذشته وفادار باشند. دوستی ومراودات فی مابین همسایه ها  آرمان دیرین مردم شریف  افغانستان است.