زنان در کابل با سرپیچی از طالبان،به کار، مکتب و سرک ها برگشتند

۲۰۲۱/۱۰/۰۶

نویسندگان: برِنت سویلز، کلاریسا وارد و سکات مک وینی، سی ان ان

مترجم: سیدال هومان

زنان در کابل با سرپیچی از طالبان،

به کار، مکتب و سرک ها برگشتند

©برِنت سویلز/ سی ان ان: معترضان زن در کابل جمع میشوند. درست بعد از اینکه زنان تابلوهای خود را بلند کردند، پکپ  های نظامی بر محل اعتراض  آنها نازل گردید.

یک حمله تروریستی جلوی تدریس عاطفه وطنیار را نه گرفت،

© مک وینی/ سی ان ان:عاطفه وطنیار، یک صنف دختران جوان را در مکتب سید الشهدا در اطراف کابل تدریس می کند

در اوایل ماه می، او در دروازهٔ ورودی مکتب سید الشهدا در اطراف پایتخت بود که انفجاری را در مقابل دروازه اصلی دید. در حالی که شاگردانش با عجله از کنار او میگذشتند، سعی می کردند به حویلی خاک بُر پائین فرار کنند، یک ثانیه و بعد بمب سومی منفجر شد که در نتیجه آن کم از کم 85 نفر کشته شدند – بسیاری از آنها دختران نوجوان بودند.

© برنت سویلز/ سی ان ان: سهر ساحل نبی زاده با وجود تهدید مکرر، از توقف سازماندهی اعتراضات امتناع می ورزد.

فقط چند ماه بعد، وطنیار،  در همان در ورودی قبل از اینکه درسش شروع شود، ایستاده است شاگردان جوان دختر به راهرو می ریزند، صدای آنها از دیوار نقاشی شده با شعار “آینده روشن تر است.” انعکاس مینماید.

او گفت که: “چه بگویم دیگه؟ هر روز طالبان را در سرک ها می بینم… من می ترسم… من از این افراد بسیار می ترسم.”

در ماه آگست، هفته ها پس از باز شدن این مکتب، طالبان به قدرت رسیدند و یک بار دیگر افغانستان را امارت اسلامی خود اعلام کردند.

یک ماه بعد،  این گروه به طور مؤثر با دستور باز کردن مجدد مکاتب تنها برای بچه ها، شاگردان دختر را از تعلیم متوسطه منع کردند،. این گروه گفته است که برای دختران صنف شش تا دوازده باید یک “سیستم حمل و نقل امن” ایجاد شود تا آنها دوباره به مکتب برگردند. اما در سال ۱۹۹۶ هنگامی که طالبان به قدرت رسیدند، بهانه مشابهی ارائه کرده بودند که نظر به آن شاگردان دختر در طول پنج سال حکومت شان هرگز به صنف برنگشتنند.

در حالیکه وطنیار  نمیتواند شاگردان بزرگتر خود را تدریس نماید، اکنون تمرکزش بر دختران جوانتر است و میخواهد یقین حاصل نماید که  که حداقل در داخل صنف درسى اش، هنوز جائى برای آرزو ها هست.

وی افزود: “چه باید کرد، چه باید کرد؟ این تنهاکاری است که ما می توانیم برای اولاد خود، برای دخترهای خود انجام دهیم.”

© برنت سویلز/ سی ان ان: صنم ۱۶ ساله که از طرف  طالبان به رفتن  ازمکتب منع شده است، به تحصیل خود در خانه ادامه می دهد.

صنم بهنیا ۱۶ ساله که در حمله تروریستی زخمی شده بود، به اندازه کافی شجاعت داشت که به صنف برگردد.

او گفت: “یکی از هم صنفانم که کشته شد، کسی بود که واقعاً در تحصیلش سخت میکوشید – وقتی شنیدم که او شهید شده است، احساس کردم که برای آرامش روحش باید به درس خواندن برگردم، باید کشورم را آباد نمایم، تا آرزوها و رویاهای او به حقیقت بپیوندد. “

اما توانایی بهنیا برای تحقق این تعهد جداً در شک است. اکنون که توسط طالبان از رفتن به مکتب باز مانده است، کتاب درسی اش را در گوشه خانه اش می خواند. موضوع مورد علاقه او بیالوژی  است، اما می گوید که دیگر به خوداجازه نمی دهد آرزوی داکتر دندان شدن را نماید.

مقاومت او در برابر حملات متعدد به آینده اش، در حال گرفتن تلفات از اوست.

صدای او در حالی که شروع به گریه می کند، می لرزد و می گوید: “طالبان دلیل وضعیت کنونی من هستند. روح من از بین رفته است، رویا های من دفن شده اند.”

ادامه حملات  متداوم طالبان بر زنان در سراسر این شهر پنهان نیست. جنگجویان در برخی موارد به زنان دستور داده اند که محل کار خود را ترک کنند و هنگامی که گروهی از زنان به اعلام حکومت همه مردانه در کابل اعتراض کردند، جنگجویان طالب آنها را با شلاق و چوب لت و کوب کردند.

در سرکهای خیر خانه مینه در شمال غرب کابل، پیامدهای یک اعتراض تازهٔ زنان هنوز باقیست. تقریبا در هر صالون زیبایی، چهره زنان در تصاویر محو گردیده اند. برخی از آنها به سرعت سیاه رنگ شده و متباقی  به کلی شسته شده اند.

در داخل یکی از صالون ها، زنان از گرفتن نام خود به شدت میترسند. آنها می گویند که طالبان قبل ازینکه مظاهره چیان را برانند برایشان گفتند که  تصاویر زنان را از بین ببرند، برقع بپوشند و در خانه بمانند.

با این حال، با وجود  احتمال قابل توجه، فعالان زن کابل به سازماندهی و تظاهرات خود ادامه می دهند.

پنجشنبهٔ گذشته، فقط تعداد انگشت شماری از معترضان زن توسط یک واحد کامل طالبان مصادف شدند. درست در حالی که زنان تابلوهایی را با شعار های مثل : «تعلیم هویت انسانی است» و «کتاب های ما ر نسوزانید، مکاتب ما را نبندید.»، پکپ های نظامی به محل اعتراض سرازیر شدند.

جنگجویان طالبان لوحه ها را از دست شان  در حالی بیرون کردند، که یک ماشیندار  نصب شده در پکپ  با یک فیر اخطاری تماشاگران و خبرنگاران را به دویدن واداشت.

مولوى نصرت الله، رئیس استخبارات طالبان در کابل می گوید که این زنان اجازه اعتراض را ندارند.

وقتی “کلاریسا وارد” خبر نگار سی ان ان از او پرسید که چرا گروه کوچکی از زنان که خواستار حقوق شان برای تحصیلات هستند،  او را اینقدر مورد تهدید قرار داده است؟ نصرت الله پاسخ داد: “من به زنان احترام می گذارم، من به حقوق زنان احترام می گذارم. اگر من از حقوق زنان حمایت نمی کردم، شما اینجا نمی ایستادید.”

اما خشونت های تکراری در اعتراضات دیگر داستان متفاوتی را می گوید.

سحر ساحل نبی زاده، رهبر اعتراض کننده ها گفت: «وقتی که شما خانه تان را برای یک مبارزه ترک می کنید، همه چیز را در نظر می گیرید.» او افزود که بارها تهدید شده است اما از ترک کشور یا توقف سازماندهی امتناع می کند.

نبی زاده می گوید: “ممکن است  که من بمیرم، ممکن است  که من زخمی شوم و این امکان نیز وجود دارد که من زنده به خانه برگردم. با این حال، اگر من یا دو یا سه زن دیگر بمیریم و یا زخمی شویم، اساساً ما خطرات را می پذیریم تا راه را برای نسل های آینده هموار کنیم، حداقل آنها به ما افتخار خواهند کرد.”

فعالان می گویند که اکثر اعمال سرپیچی روزانه کوچک و کمتر عمومی اند، اما به همان اندازه مهم استند. زنان پس از ماندن در خانه در چند هفته اول حکومت نامشخص طالبان بیشتر و بیشتر به فضاهای عمومی کابل باز میگردند.

آرزو خالقیار یکی از آن زنانی است که دوباره به کارش برگشته است.  این مادر پنج فرزند می گوید که او مجبور شد پس از قتل شوهرش یک سال قبل راننده تکسی شود که ازو غیر از  تویوتا کورولای  سفید ش  که یک موتر معمولی در کابل است، چیز دیگری به جا نمانده است.

اما در هفته های پس از به قدرت رسیدن طالبان، رانندگی به طور فزاینده ای دشوار شده است و او می گوید که او به طور معمول تهدید می شود. او درمحل هایی خود را میگیرد، که می شناسد و بیشتر زنان و خانواده ها را بر میدارد.

او گفت: “من بسیار واضح از[خطرات] آگاه استم اما هیچ راه دیگری ندارم.. در بعضی جاها اگر پوسته های امنیتی طالبان را ببینم، مسیر خود را تغییر خواهم داد. و… من این خطر را به خاطر فرزندانم پذیرفته ام.”