«برلین مهمتر از کابل»

۲۰۲۳/۱۰/۰۴

«برلین مهمتر از کابل»

 یادداشت مترجم: ‌از ورود قوای شوروی به افغانستان، اضافه از ۴۳ سال سپری شده است. حضور قوای شوروی و جنگ علیه دولت “کودتاه” و قوای شوروی توسط “مجاهدین”، کمتر از ۹ سال دوام کرده است. پس از عودت قوای شوروی افسانه ها و شایعات زیادی، در رابطه با “نقش” تنظیم های “جهادی” و رهبران وابستۀ آنها به قدرت های بیرونی، پخش شده است. برخی از رهبران تنظیم های “جهادی” که متشکل از گروپ های مختلف “بنیادگرای اسلامی” ( “اخوانی”) اعم از “سنی” و “شیعه” بوده اند، همه و همه با تمام شاخه ها و دسته جات “افراطی” متحد با متنفذین کهنکار محلی، حتی “نقش” آنها را در “فرو ریختن دیوار برلین” نیز، ارتباط می داده اند. منجمله اولین کس، از جملۀ آنها، “برهان الدین ربانی” بوده است که تلاش بکار برده است، تا سقوط دیوار برلین را، نتیجۀ “جهاد” خود آنها بداند، به امید اینکه امتیازی در مناسبات بین المللی از آلمانها داشته باشند. هواداران آنها، ورود “قوای شوروی” را به “تقاضای نورمحمد تره کی”، ارتباط می داده اند، که گویا رهبری حزب و دولت شوروی، بخاطر حمایت از “حزب دیموکراتیک خلق افغانستان”، این تصمیم را گرفته باشند. صاحبان قدرت در آن قدرت بزرگ وقت، برای کسب نفوذ اذهان عامه، در مناسبات بین المللی از “شعارهای تصنعی انترناسیونالیزم پرولتری”، کار می گرفته و مسبب گمراهی عوام می شده اند، در حالی عوامل اصلی این اقدام آنها، “حمایت از دولت کودتا”، نه بلکه محساباث رقابت آنها با “جهان غرب” در جای دیگر و عمدتاً در اروپای مرکزی، نهفته بوده است. چنین حقایق، می تواند زمانی بهتر برملا گردد که متفکرین، واقعیت ها را در تناسب قوای بین المللی و بخصوص وضعیتی که بعد از جنگ دوم جهانی بوجود آمده است، در نظر داشته باشند. تصاحب دو قدرت بزرگ به سلاح های کشتار جمعی، و ایجاد میدان مسابقات تسلیحاتی ای که بوحود آمده بود، مراکز اصلی مقابله را، هر کدام آنها برای خود مشخص نموده بودند. آن دو قدرت، جهان را به جهان «دو قطبی» مبدل و فضای “جنگ سرد” را مسلط ساخته بودند. هر یک ازین دو «قدرت» خود “ساحۀ نفوذ” امنیتی خود تعیین کرده بودند. حال البته، هر کس حق دارد، حرف خود را بزند، اما نمی تواند انتظار داشته باشد که دیگران هم، حتماً قبول می کنند. هیچ کس نمی تواند مالک “حقیقت” باشد و حقانیت حرف خود را بر دیگران تحمیل کند. حال هرگاه علاقمند باشیم که به فضای سیاسی آنزمان در عرصۀ بین المللی حد اقل تصویر حاصل نمائیم، نخست باید بر وقایع و رخدادهای آنزمان هم نظر اندازیم. گزارشات “شپیگل” در حقیقت بخش های عمدهٔ سیاست رسمی دولت آلمان و موقف آنکشور را در عرصۀ بین المللی انعکاس داده است. “شپیگل” بصورت وسیع در ماه جنوری ۱۹۸۰م، گزارشات مهمی بدست نشر سپرده است. درینجا، نخست به ترجمهٔ این متن توجه نمائید که رهبران آلمان غربی در آنزمان گفته اند: « برلین مهمتر از کابل»:

« “بن”، عکس العملی را با یک خونسردی، در برابر ورود قوای شوروی به افغانستان، نمایش داده است. با وجود بحران بین “مسکو” و “واشنگتن”، حکومت اتحادی (آلمان: مترجم) بر سیاست تشنج زدائی محکم می ماند. “کنسلر” اتحادی، “هیلموت شمیت” می خواهد، به امریکائی ها، واضح سازد، که تخفیف تسلیحات برای اروپا مانند گذشته از تقدم، برخوردار است.  (۰۷.۰۱.۱۹۸۰)

امریکائی ها تحت ریاست “وارن کریستوفر” معاون وزیر خارجهٔ آنکشور، در جلسۀ شورای – ناتو یک “کتلوگ” کامل، اقدامات تلافی جویانه را علیه هجوم شوروی ها در افغانستان با خود آورد. این اقدام، پیشتر یک جمعبندی، نیازمند بوده است. توقف ارسال گندم به اتحاد شوروی، منع – “کریدت”، فسخ تمام موافقتنامه های اقتصادی، همه اینها را “کریستوفر” در سه شنبه گذشته، در “بروسل” از روی کاغذ قرائت نموده است. در صدر همه، می تواند بازی های “اولمپیک” در “مسکو” نیز تحریم گردد. “رولف پاولز”، سفیر “بن” در “ناتو” خودش را به جواب دادن احساس می کند، تا به متحد خود از درس تأریخ نیز، چیزی تذکر دهد: او می گوید که متأسف است که به عنوان یک آلمانی، مجبور است، تا آنرا به زبان آورد و می گوید که، شاید سرنوشت جهان، طور دیگر دیده می شد، هرگاه بازی های “اولمپیائی” ۱۹۳۶م تحریم می گردید.

به ندرت این کلمات علامه دار‌ افسر سابق اردوی وقت آلمان، بطور آشکارا به بیرون رسیده بود، که دفتر وزارت خارجه در “بن”، این کلمات “پاولز” را، در نوک موقف ضد شوروی بگیرند: “سفیر، هیچ هدایتی نداشته است”، که درین موضوع اظهار کند، چرا؟، لیکن آنچه را که دیپلومات آلمانی در جلسۀ ناتو ابراز داشته است، کاملاً مطابق روح امریۀ، آمر خدمت او، وزیر خارجه “هنس – دیتریش گینشر”، بوده است. اعضای حزب  دیموکرات های آزاد، خود مستقیماً پس از اقدام اشغالگرانهٔ شوروی، جداگانه گردهم آمده بودند، حال ثابت می سازد، که چگونه برای نشان دادن تضاد علیه ادعای صدر فرکسیون ( پارلمانی حزب سوسیال دیموکرات: مترجم)، “هربرت ویهنر” (Herbert Wehner)، وانمود کنند که حق به جانب بوده است.

“هربرت ویهنر” گفته بود که: “اتحاد شوری یک قدرت دفاعی است“. عکس العمل دو پارچهٔ وزارت امور خارجه، نشان می دهد، که در چه دست پاچگی و شرمساری، حکومت اتحادی در نتیجۀ ماجرای شوروی در افغانستان، مواجه شده است. از یکطرف “بن” می خواهد با علاقمندی، خود را به سیاست تشنج زدائی محکم نگهدارد، که تسهیلات انسانی به بار آورده است، و می خواسته است، تا بالاخره یک تغییر در تخفیف تسلیحات باید حاصل گردد، از جانب دیگر آلمانهای غربی خود آنها را تحت اجبار می بینند، که به خاطر امنیت خودی، همبستگی دقیق با “ناتو” و قدرت رهبری غربی،  یعنی با امریکا را، حفظ کند – خود در حالتی اند، که هر گاه، ایالات متحدۀ امریکا، در بحران شرق میانه با اقدامات ضد، جواب دهد، که ادامۀ سیاست تشنج زدائی در اروپا را براستی دشوار خواهد ساخت، مجبور است  که در جنب آنها بماند. بنابرین رهبران ائتلاف “سوسیال – لیبرال”  تلاش می ورزند تا بطور موقت آنچه را نجات دهند که قابل نجات است. “کنسلر هیلموت شمیت” در یک صحبت طولانی تلیفونی، از محل تفریحی خود در “ملورکا” (Mallorca)، با معاون خود “گینشر”، قرار گذاشته است که از همه آنچه باید خودداری شود، که وضعیت را تند تر می سازد. “شمیت” با “جیمی کارتر” رئیس جمهور، می سازد، که مدیریت با حوصلۀ او در دعوا با ایران ص ۲۰، رئیس حکومت “‌بن” را تحت نفوذ خود قرار داده است. حال “کارتر” باید هر نوع  حمایت دریافت کند، “شمیت” مطالبه داشته است، که هم چنان در بحران افغانستان علیه، “خار زدن های داغ” در قصر سفید و در “پنتاگن”، یک سیاست خونسردانه، طاقت کرده بتواند. با شریک اتحاد خودها، “شمیت” و “گینشر” به تفاهم رسیده اند، که با اشغال – روس ها، به هیچ صورت، تنها، به مثابۀ یک امر – شرق – غرب، رفتار نشود. این حرکت بیشتر به  تریبیون سازمان ملل متحد مربوط است. در آنجا در پیش چشمان جهان سوم، اتحاد شوروی باید، یک قدرت امپریالیستی عریان گردد. البته  فشار باید طوری، مقداربندی شود که  «مسکو» در مشابهت با “کیوبا” در سال ۱۹۶۲م، از افغانستان دوباره برگشته بتواند، بدون اینکه چهرۀ خود را  کاملاً  از دست دهد. اینکه آیا شوروی ها، یکبار یک حیطۀ گرفته شده را در مسیر راه آنها بسوی خلیج فارس، تخلیه خواهند کرد، در حقیقت “شمیت” و “گینشر” خود به آن باور ندارند. بدین سبب است که، برای اینکه پاکستان، افغانستان را از راه پیوند به بحر، مسدود نگه میدارد، کمک های، قوی اقتصادی و نظامی غرب را حاصل می دارد. لیکن، رئیس حکومت “بن”، در قدم  نخست خونسردی را نمایش داد، و در اقامتگاه تفریحی مرخصی خود در جزیرۀ هسپانوی، واقع در مدیترانه ماند. گرچه “شمیت” یک بیانیه به مناسبت سال نو صادر کرده بود، پس از آنکه خبر ورود قوای شوروی به افغانستان شنیده شد، یک تیم خودی “کامره مین” ها را، طی یک پرواز خاص نزد خود می خواهد و در یک ثبت نو، ناآرامی خود را به ارتباط “اقدام اتحاد شوروی … در آسیا و افریقا” نشان می دهد. لیکن، امتناع می ورزد که از واقعات، در کابل مستقیماً  نام ببرد. “گینشر” هم چنان با دلپُری، و درماندگی در ختم جلسۀ کابینه، در چهار شنبه گذشته، از حضور در برابر مطبوعات منصرف می شود. توبیخ و نیکوهش اتحاد شوروی را معاون صدراعظم ، به سخنگوی حکومت، “ارمین گروینوالد” (Armin Grünewald) محول می سازد. بنظر می رسد که تا این اندازه احتیاط برای “سوسیال – لیبرالها” در سال انتخابات ۱۹۸۰م، یک حکم شمرده شده است – خیلی زیاد در بازی شامل است. “کنسلر شمیت” می خواهد در برابر حریف خود، “فرنس یوسیف شتراوس” که او را به مبارزه طلبیده است، به عنوان یک ضامن صلح هم چنان با شرق به نمایش داشته باشد. ملاقات با رهبر حزب سوسیالیست متحد، “ایریش هونیکر” (Erich Honecker) و منشی عمومی  حزب کمونیست اتحاد شوروی، “لیئونید بریژنف” (Leonid Breschnew) بطور ثابت، پلان شده است. آنچه بیش از شش سال مذاکرات دربارۀ یک تخفیف متوازن قوت ها در اروپای مرکزی (MBFR) جریان دارد، لازم است تا درین تابستان، بالاخره یک نخستین موافقت بیاورد. در فصل خزان، بعد از آن می توانست مذاکرات – شرق- غرب در بارۀ تخفیف سلاح های اتومیک  بورد متوسط در اروپا، آغاز یابد، سیاستمداران در خوشبینی خود، امیدوار بوده اند. در بارۀ آیندۀ تمام “این پلان زمان سنجی”، یک دیپلومات – سرکرده، خود نگران است، که ” لغزش مواجه خواهد شد.” در عین حال حکومت اتحادی ممکن است یک مناقشۀ جدید را بر یک طرح نو، فیصلۀ تخفیف تسلیحاتی “ناتو” در پیشرو داشته باشد. “جیمی کارتر”، از سنای – ایالات متحده، خواسته است، تا  تصویب “قرارداد – سالت – II ”  را  در بارۀ محدود ساختن سلاح های ستراتیژیک شرق و غرب، بتعویق اندازد. بدینوسیله فقدان اساس برای دور پلانشدۀ ” سالت – II”، روشن است. در محدودۀ مذاکرات تخفیف تسلیحات، باید تلاش صورت گیرد، تا روسها در بخش تخفیف ظرفیت های راکت های بورد متوسط آن، از خود حرکت نشان دهد، تا اینکه بعداً در حالت “ایدآل”، “ناتو”، از  تحویلدهی سلاح های بورد متوسط، به قوای ایالات متحده در اروپا،  منصرف شده بتواند.  لیکن سوسیال دیموکرات ها، با تردد و دو دلی، در رابطه با سلاح های جدید،  فقط با – در بخش دوم تصویب  – ناتو، مؤرخ ۱۲ دسمبر تحریر یافته بود – – قید و شرط  خود را به بررسی و به تعامل بگذارند، که “سالت – III”، به مذاکرۀ جدی تخفیف تسلیحات، قرار گیرد. لیکن مخالفین تسلیحاتی در جناح چپ “حزب سوسیال دیموکرات”، هم چنان در “دین هاگ”، “بروسل” و “کوپنهاگن”، بخاطر اینکه با روسها، مستقل از “سالت – II”، بر جهت دیگر، یعنی در سطح اروپا، باز هم بار دیگر باید در تخفیف تسلیحات متوسل شوند. حاضراً حتی قابل فهم است که دفتر خارجی، “گینشر”، دیالوگ خلع سلاح، “هم چنان  مستقل از “سالت – III”، باید ادامه یافته بتواند. یک بیرون رفت را، پیشنهاد رئیس جمهور فرانسه، “جیسکارد دیستن؟” (Valery Giscard d’Estaing) می توانست عرضه کند، که با سهمگیری امریکائی ها، یک “کنفرانسی را برای خلع سلاح در اروپا فرا خواند.” هرگاه اروپائی ها عملاً بیشتر و بیشتر، در سیاست تخفیف تسلیحات سهیم گردند، بعد از جزم اندیشی (“دُگما”) مبنی بر اینکه “غیر قابل تقسیم بودن تشنج زدائی”، ای که “گینشر” هفتۀ گذشته، نخست بار دیگر توسط  سخنگوی، “گروینوالد”، امریۀ اعلام آنرا صادر نمود، کاملاً  سوراخ سوراخ ساخت. تا اکنون، در گذشته سیاستمداران “بن” برین جملۀ عقیدوی بطور خاص برش نشان نداده اند —  صحبت های آنها را با شرق، به سبب حرکات نظامی روسها و قوت های کمکی آنها در افریقا و آسیا، مزاحمت ایجاد نمی کرده اند. معتمد -“شمیت”، و معاون جدید انتخاب شدۀ حزب سوسیا دیموکرات، “هنس – یورگن ویشنیفسکی” (Hans-Jürgen Wischnewski)، امروز غیر قابل تقسیم بودن تشنج زدائی را ” بر یک اصول محکم در داخل روابط منظم”، محدود ساخت. در خارج از همچو مناسبت ها، مانند بُته زارها و بیشه های افریقائی، ملزم نیست که این جزم اندیشی (“دُگما”) شبیه عقاید دینی صدق کند. «زمانی که شرق در “انگولا” فعال شده است»، “ویشنیفسکی” استدلال نموده است، که «بعد باید علل آن تحقیق شود.» “اگوستینو نیتو” (Agostinho Neto)، رهبر فوت  یافتۀ “گوریلاها”  درین میان و نخستین رئیس جمهور “انگولا”، در آنزمان بیهوده در غرب، تقاضای حمایت در مبارزه علیه قدرت استعماری “پُرتگال”، کرده است. اینکه اروپائی ها از سیاست تشنج زدائی تا پیمانۀ ممکن نجات دادن می خواهند، لازم است درین هفته مأمور سری “بن” در واشنگتن روشن سازد. قرار است، کارشناس تخفیف تسلیحات حزب سوسیال دیموکرات در “فرکسیون” پارلمان اتحادی، “الفونز پاولچیک؟” (Alfons Pawelzcyk)، بنابر هدایت “شمیت”، به ادارۀ – “کارتر” برساند، که پیشرفت سیاست تشنج زدائی در اروپا، در نهایت با منافع آنها مطابقت دارد. “زیرا”، به گفتۀ  “پاولچیک؟” (Pawelzcyk)، ” امریکا توسط روسها در برلین آسیب پذیر تر، مورد هدف می گردد، نسبت به کابل”. » ختم ترجمهٔ متن. (“شپیگل”، شماره ۱ سال ۱۹۸۰م)

پایان

از افتتاح وبسایت (۲۰۲۱/۹) تا کنون

مجموع شمار خوانندگان 1604

برای ارتباط، احترامانه از شما دعوت میشود به آدرس های ذیل با ما در تماس شوید

nasharat@ariana-afghanistan.com و یا info@ariana-afghanistan.com

به استناد مادۀ ۲۰میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، تبلیغ برای جنگ و ترغیب و دعوت به نفرت نژادی، مذهبی، زبانی و هرنوع دیگر آن، که منجر به خشونت و زور گردد، از نشرات ممنوعه محسوب گردیده ، اقبال نشر نخواهد یافت