افغانستان در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد

شمار خوانندگان این مضمون: 0

۲۰۲۱/۱۲/۱۶
مترجم: سیدال هومان

افغانستان  در پرتگاه سقوط  قرار دارد. انقباض اقتصادی  که به اثر پیروزی طالبان بمیان آمده است، بی سابقه میباشد. در ظرف یک سال، باخت سی در صد درآمد سرانهٔ عاید عمومی داخلی  قرین به وقوع است. اقتصاد در حال فرو ریختن است و پول نقدی برای مردم باقی نمیماند تا معاملات روزمره را به پیش ببرند.

کار گران قوای بشری با زمان در حال مسابقه اند تا  در طول زمستان سخت به مردم کمک برسانند. اینکار حیاتی است، ولی  از موثریت خیلی فاصله دارد.

ما به طور واضح محدودیت های را در مورد ضابطه های کمک های بشری و ضرورت بیشترحمایت سیستماتیک و  دوامدار  دیده میتوانیم که  بدون  این دو ، آشوب حتمی است  .

افغانستان مملکتی است که در طول تأریخ به کمک های خارجی اتکاء داشته است. حالا ازین وابستگی بین المللی به علتی بی بهره گردیده است که موقف های بین المللی در مقابل رهبران بالقوهٔ کابل پیش آمد شدید تری اختیار نموده و جریان های حمایوی  مسدود گردیده اند. معاش کارگران  اقشار کلیدی عامه- داکتر ها- نرس ها و معلمان به ماه ها پرداخته نشده است. مراکز صحی قادر به پرداخت مواد سوخت برای جنریتور ها و یا امبولانس های خود نیستند. خدمات  ابتدائی رسانیدن مواد در حال  پاشیدن است و مردمی که محتاج اند. قربانیا ن ناخواستهٔ این خدمات گردیده اند.

بدون حمایهٔ مجدانهٔ بین المللی، برای حفاظت عملیات حیاتی عامهٔ حکومت،  ممکن نیست از مرگ و میر در اثنای  این زمستان در أفغانستان جلو گیری کرد.  پروگرام  بین المللی غذائی جهان تخمین مینماید که بر علاوهٔ اینکه مردم  در بد ترین خشکسالی بیست سال گذشته با گرسنگی  مواجه بوده اند، دو سووم نفوس افغانستان در سال ۲۰۲۲ محتاج کمک های غذائی خواهند بود. اطفالی که به درجات بلند سؤ  تغذی مواجه اند،  اول از امراضی که وقایع شده میتوانند خواهند مُرد بعد محظ از گرسنگی جان خواهند داد. با عدم موجودیت کلینیک ها  اکثر مادران امید وار جان شانرا از دست خواهند داد. خانواده ها بدون آب اشامیدنی و بدون برق با یخبندان زمستان مواجه خواهند شد،

در نتیجه همه أفغان ها امید خود را از دست داده و  و وظن را رها خواهند ساخت. پس چه چیزی ضرورت است تا این دورنمای حزین را عوض نمائیم؟

نخست:، خیرات دهندگان باید سخاوتمندانه به لبیک های بشردوستانهٔ خود همان طوریکه از ماه اگست عمل کرده اند، ادامه بدهند. در سال آینده پلان کمک بشری به افغانستان که به ۴،۴۷ میلیارد میرسد بزرگترین تقاضائی خواهد بود که درطول تأریخ طی درخواستی خاص یک دولت صورت  میگیرد.

در حال حاضر بیشتر ۲۴ میلیون نفر در سراسر کشور به کمک های ضرورت دارند که حفظ و ادامهٔ حیاتشان به آن بسته است. نمایندگی های ملل متحد و همکاران کمک ها بشری کوشش مینمایند به ۹۰ در صد این نفوس که به ۲۲ میلیون میرسد با آب،  صحت وقایوی، تعلیم و تربیه و انواع دیگر ضروریات اولیه به حمایهٔ خیرات دهندگان  اتکا نمایند.  

دو:  باید در استفاده از خیرات  کمک دهندگان که به کدام درد میخورد انعطاف پذیر بود. به شمول معاشات کارگران  در سکتور عامه در حمایه از فعالیت های بنیادی مثل  صحی ، تعلیمی،  و معاونت برای حمایهٔ کار و روزگار وطنداران..  این مسئله برگه ئی بدست مردم میدهد تا در همان جائی که هستند باقی بمانند و از هرج و مرج موج عظیم  برای مهاجرت جلو گیری کنند.

وضاحت این نکته حایز اهمیت است که  حمایه ازین تشکل ها به هیچ وجه پشتیبانی از کدر طالبان نیست.ادارهٔ عامه در أفغانستان از جانب  آن کارگران سکتور عامه اداره میشود که قبل از تسخیر طالبان تقریباً تمام این مقام ها  را در دست داشتند. ساختاری را که آنها حفظ نموده اند اساساً به این منظور بوده است که  حکومت استقرار داشته باشد.. بیائید برای یک لحظه هم اگر میشود تظاهر کنیم  که خدمات دولتی  مؤثراً با  پروگرام های بشری تطبیق و یا  عوض شده میتوانند. کمک های تسهیلی اقدام عاجلی برای حفظ حیات است، همین اکنون  … و همین حالا. ولی به هیچ وجهه  راه حل نیست و معضلات در افغانستان در حال حاضر مافوق مناسبات  بشری است.

سه:  لازم است تا معاملهٔ بین المللی با زمامداران بالقوهٔ افغان محتاطانه سازمان دهی شود. این مسئله  شامل خفیف ساختن ، تسهیل و یا تجرید بعضی تحریم های اقتصادی  و یا معرفی دوبارهٔ کمک های انکشافی دراز مدت به صورت مرحله ئی در قبال بهبودی معضلاتی مثل حقوق زنان و دختران میباشد که  نزد جامعهٔ بین المللی قابل تشویش است.

مراودهٔ جاری بین المللی با افغانستان برای این  مقصد مناسب نیست. جهان بدون آنکه از خود حرکتی نشان بدهد، عقب نشسته و مننتظر طالبان است تا  در یک سلسله معیار های بین المللی  پیشرفت های متنابهی بروز دهند.از جانب دیگر طالبان یا نمیخواهند این توقعات را بر آورده سازند و یا اهداف روشنی از خود ندارند.

عواقب برای هر کسی روشن است و می ببیند: دولت در حال فروپاشی است، منطقه در حال بی ثباتی است و حوصلهٔ مردم به سر آمده است.

تقرب به منوال همیشگی عملاً شکست بین المللی را تضمین می کند. در عوض، جامعه بین المللی مسئولیت دارد که بسیار قاطع تر، بسیار خواستارتر و بسیار درگیر تر از آن باشد که در حال حاضر در یک روند محتاطانهٔ دیپلماتیک است.

این حادثه، پیش چشم ما  رخ می دهد. در زمستان امسال ما باید برای جلوگیری از افتادن  مردم افغانستان به قهقرا نموده با تأمین بودجهٔ خدمات اساسی ضروری، برای نجات آنها اقدام کنیم.

.به هر اندازه که ما زود تر یک تعامل سازمان یافته، معنی دار و متقابل را با افغانستان آغاز کنیم،  به همان اندازه چانس رسیدن به آن بهتر است.

پیتر مورر رئیس کمیته بین المللی صلیب سرخ است.
مارتین گریفیتس معاون در  امور بشری و هماهنگ کننده امداد اضطراری سرمنشی سازمان ملل متحد می باشد.

پایان