جنګ دوم و چګونګی آن

۲۰۲۱/۰۸/۱۵

جنګ دوم و چګونګی آن

جنګ اول بیست ساله؛ با تلفات بسیار زیاد انسانی و زیانهای مالی  روبه اختتام است. درین جنګ نیروهای ی مسلح  دو طرف باهم درګیربودند،  اګر تلفات ملکی وجود داشت، آن تلفات ضمنی بود که مسئولیت انها را هیچ طرف به عهده نمیګرفت. این جنګ، یعنی جنګ اول را هیچکس بشمول ملل متحد، ناتو و پنتاګون مهارکرده نتوانست، معجزه ی فوق العاده ایکه ( GHQ وISI ) آنرا مهار میتوانست، دست بکار نشد، بلکه انرا  تشدید میبخشید. طی آن؛ یک بخش از جنک با نیروهای مسلح نه، بلکه جنګ با مردم بود.  اما شاید بعد ازین؛ جنګ، (جنګ علیه مردم و با مردم) آغاز ګردد و آن عبارت خواهد بود از:  تحمیل افکار قرون وسطایی، محروم ساختن مردم از آزدادیهای مدنی، سلب کار و تخصص، اهانتها به کرکترستیک بعضی افراد، محدود ساختن زنان از فعالیت در امور اجتماعی، سیاسی و مدنی و مواردی  زیاد ازین مثالها. شاید نیروی مسلط شده به زور اسلحه به اسانی نتواند با این جنګ مقابله کند، این نوع جنګ یک جنګ خاموش، ولی  دیرپا خواهد بود، مګر آنکه معجزه ی رخ  دهد وقضاضا را دګرګون سازد   و دیده شود که تا چه زمان دوام خواهد یافت و کدام قربانیهای را درپی خواهد داشت، اما آنچه واضح است، برنده چنین جنګها مردم اند. زیرا؛ تجربه نشان داد که:  زمانی حکم صادر کردند که به جز از پکول، چپلی وواسکت، متباقی لباسها تماماً غیر اسلامی بوده، مردود است، اصطلاحات مانند ماده، طبیعت، هنر، موسیقی، امان الله خان، وطن، اردو  و مانند  اینهاحرام مطلق و عکس ذیروح ممنوع اعلان شد…ولی بعد از مدتی کم اینګونه فرمانها ارزش شانرا ازدست داد.  جامعه به عکس و هنر ضرورت داشت، امان الله خان ناجی استقلال و مورد احترام بود، اصطلاحات مانند ماده، انرژی و طبیعت وغیره جز از مضامین سیاینسی بودند، که بدون آن بحثهای علمی نامکمل بود.   این یک مثال از برنده شدن مردم بود. درجنګ اول یک سمت جبهه نیرو های طالب بود که ادعای خاتمه دادن به اشغال را داشتند، طرف دیګر یک  دولت بی کفایت فاسد و متفرق بود. مزایا و نواقص، حقانیت و عدم حقانیت، منطقی بودن و غیز منطقی بودن هردو تقریباً باهم برابری میکرد، اما  درجنګ دوم تمام مزیتها با مردم است.

 آیا میتوانید این بحث را ادامه دهید یا  تکمیل نمایید؟