فریاد

فریاد الله اکبر

جای بی نهایت خوشبختی است که مردم آزادۀ افغانستان امروز سروصدای خود رابرعلیه توطئه خائینانۀ پاکستانی ها بلند کردند وبا گفتن الله اکبر راهی مقاومت افغانی را درمقابل پنجابی ها درپیش گرفته اند.   بهرصورت، هدف سیاسی پاکستانی ها در نهایت همین است که افغانستان را روزی خدای ناخواسته، توسط  اجیران فروخته شده که سال‌ها درهمان جا بود وباش داشته و تربیه شده اند، تحت سلطۀ خود قراربدهند. مگرامروز با حمایت ازنیروهای شجاع امنیتی ونیروهای خیزش مردمی افغان که درمقاومت برخاسته اند؛ به آن‌ها اجازه داده نمی‌شود که به مقصد ونیت شوم کثیف شان برسند.  باشنیدن صدای الله اکبرازطریق انترنت به این عقیده شدم تا درچند سطر،   احساسات وهمبستگی خود راهمرای تمام هموطنان عزیز ابراز نمایم و هم صدا باشم.   شب بسیارمقبولی بود که مردم و خاصتاً جوانان بطوری دسته‌ جمعی با حمایت ازنیروهای جسورامنیتی درسرک ها و جاده ها روان بودند و میگفتند الله اکبر،الله اکبر،مرگ برطالبان، مرگ برپاکستان و مرگ بردشمنان مردم افغانستان. با شنیدن این آواز های پرحرارت وحاوی عشق به وطن بود  که انسان  نمی‌تواند تا  ابراز احساسات ننماید.   به همین اساس بود   خواستم با تمام خواهران و برادران ارجمندم که در شهر کابل ، هرات و باقی شهر ها صدا بلند کرده بودند و با گفتن الله اکبر به جاده ها به مقاومت پرداخته بودند خود را شریک آنها دانسته وبا آن‌ها همنوا وهم صدا باشم. مگر این کفایت نمی کند.  درشرایط کنونی اولترازهمه وحدت و بسیج نمودن تمام نیروی های مردمی و وطن پرست علیه جنگ تحمیلی پاکستانی ها برای نجات مملکت یک امری  ضروریست.   زیرا جنگ کنونی جنگ بین طالب و حکومت افغانستان نیست، بلکه جنگ تحمیلی پاکستان  برعلیه ملت افغانستان می باشد. بدین ترتیب با اقدام بسیج نمودن عمومی و مقاومت عمومی مردم در مقابل هراس افگنان طالب وپاکستانی ها باید اقدام شود تا برای آنها اجازه داده نشود که با عزت و آبروی افغانها بازی کنند. بهرتقدید، وقت آن رسیده تا امروز از خاک مقدس خود دفاع  نمود وبه هیچ گفتاری کاملاً دروغ ونا حق اجیران فروخته شده که گویا نظام افغانستان یک نظام مسلمانی نیست اعتبارکرد.  این یک نوع تبلیغات کاذب پنجابی پاکستانی است که واقعیت ندارد.   زیرا ما همه میدانیم که نظامی جمهوری اسلامی افغانستان توسط رأی مردم بنیانگذاری شده  یک نظام واقعی اسلامی بوده که قانون اساسی تضمین کننده آن می باشد.   این مطلب قابل تذکراست که مردم افغانستان نه ازامروز، بلکه اززمان های خیلی قدیم می باشد که با تمدن اسلام آشنائی دارند و از دین  مبین اسلام پیروی می نمایند. اساس فرهنگ ما مردم افغان را همین فرهنگ اسلامی تشکیل می دهد.   بدین اساس برای طالب ها اجازه داده نشود که برای ما مردم، درس مسلمانی یاد بدهند .    آنها اولترازهمه باید خواندن و نوشتن را یاد  بگیرند و بعد نامی از مسلمانی ببرند.     زیرا اساس دین اسلام را همین خواندن و نوشتن تشکیل می‌دهد و نه شعارهای عوام فریبانه.  همه میدانند  که تعدای کثیراین گروپ افراطی  و متعصب بی‌سواد هستند.  دوم اینکه این گروپ افراطی با شعارهای عوام فریبانه و قشری گری تمام اصول دین مقدس اسلام را زیرپا گذاشته‌ و مسلمان کشی را با خشونت ، بد اخلاقی، حیله و نیرنگ ورفتاروحشیانۀ کشتارها در جهت ایجاد ترس و تسلیم ساختن یک تعداد دامن می زنند تا بتوانند  بدین ترتیب مردم مسلمان افغانستان  را به طرف جهل و بی‌سوادی سوق داده ازتمام مزایای زندگی که دین مبین اسلام رهنمای آن میباشد محروم بسازند.  دینی که برای تمامی مردم حق زندگی داده است؛ همۀ مردم چه  شعیه  یا سنی باشد حق مسلم و مشروع شان است که به فکرآرام زندگی خود را به پیش ببرند.  مردم  حق دارند، چه مرد ویا زن باشد زیرچتردین مقدس اسلام کاربکنند، زحمت بکشند و درس بخوانند.  خداوند متعال انسان را نیآفریده که غلام و برده باشد.  خدواند متعال انسان را آفرید و برای وی حق حیات داد.  ما همه حق داریم درس بخوانیم، زحمت بکشیم وکاربکنیم تا از مزایای زندگی مستفید و بهره مند شویم. این حق مشروع همگی از افراد جامعه می باشد.   بدین ترتیب به هیچ‌کس حق واجازۀ مداخله درامور  زندگی خصوصی  را نباید داد.  ما انسان ها بنده خداوند متعال می باشیم و نه بنده انسان.   ایمان با دل سروکار دارد و نه با جنایت  و کشتارمردمی  مسلمان.      پایان